در کتاب آرامش فوری نوشتۀ دبرا لدرر و مایکل هال،میآموزید چگونه تنشهای روحی خود را در محل کار، خانه و زندگی روزانه کاهش دهید و خودتان را مهیای یک زندگی مبتنی بر دانش و نگرش مثبت کنید.
سبک زندگی نوین ایجاب میکند که با به کارگیری تکنیکهای مناسب و سازگار با موقعیتهای پرتنش، خود را همگام با سرعت پیش رونده زندگی کرده و با حفظ تمرکز ذهن به امور جاری بپردازیم. نمیتوان تسلطی بر جهان پیرامون داشت اما میتوان واکنشهای کنترل شدهای نسبت به رویدادهای جهان بروز داد. در کتاب آرامش فوری (Instant Relaxation)، روشهایی بسیار مؤثر، ساده و سریع را برای آرامسازی ارائه شده. در این روشهای خاص میآموزید که چگونه در کمترین زمان ممکن به وضعیت کارآمد و توانمند آرامش دست یابید. به محض آشنایی و فراگرفتن فرایند فوق، حقیقتاً آرامش فوری را تجربه خواهید کرد.
تمرینها و طرحهای ارائه شده در مورد حالت آرمیدگی عمیق کتاب آرامش فوری بر اساس تجربیات دبرا در خصوص مراجع و فرآیند آرامسازی در امور پرتنش روزمره آنها به نگارش درآمده، که البته نباید مهارت او را در ابداع این تمرینها نادیده گرفت. شما هم میتوانید با خواندن این کتاب و اجرای تمرینهای آن به راحتی روش دستیابی به آرامش درون را بیاموزید.
دستورالعملهای گامبهگام و ساده کتاب آرامش فوری که حاصل سالها مطالعه و تجربه دبرا بوده اینک به صورت یک کتاب عملی و کاربردی در اختیار شما قرار دارد. کافیست با مطالعه و اجرای صحیح مراحل آن به کارآمدترین حالت روحی خود دست یافته و توان دستیابی سریع به آرامشرا به منشا ظهور برسانید.
دبرا لدرر (Debra Lederer) پس از به پایان رساندن تحصیلات دانشگاهی، به منظور بهره گرفتن از استادان مطرح جهان در زمینه تکنیکهای آرامسازی و مراقبه، به هفتاد کشور از شش قاره جهان سفر کرده. با توجه به فرهنگهای گوناگون و تحقیق در زمینه تکنیکهای آرامسازی مطرح شده در آن جوامع، متوجه شد که بسیاری از این تکنیکها قدمتی صد ساله دارند.
دکتر مایکل هال (Michael Hall) نکاتی در مورد آموزش مدیریت تنش و فشارهای روانی و همچنین تجارب شخصی ده سال گذشته دبرا را در جایگاه مشاور، به کتاب آرامش فوری منضم کرده. چراکه این کتاب توانایی شما را برای دستیابی فوری به آرامش در هر مکان و زمانی افزایش خواهد داد.
در بخشی از کتاب آرامش فوری میخوانیم:
شما میتوانید با انجام دادن تمرینات آرامسازی فوری همیشه به حالت آرمیدگی عمیق خود دسترسی داشته باشید. این حالت درونی بخش جدایی ناپذیری از وجود شماست. زمانی که در این حالت قرار میگیرید، احساس آرامش، انرژی، تمرکز و آسودگی خواهید کرد. علایم آرامسازی از قبیل وضعیت بدن، نحوه تنفس، و نوع کلام نشانههایی از ورود به حالت آرمیدگی عمیق هستند.
مداومت در انجام تمرینات آرامسازی فوری ذهن شما را متمرکز و هوشیار میسازد، و هنگامی که ذهن متمرکزی داشته باشید احساس آرامش، انرژی، تمرکز، و آسودگی بیشتری خواهید کرد. شما میتوانید با استفاده از روشها و تکنیکهای گوناگون احساس بسیار خوبی در طول روز داشته باشید. هر چه بیشتر بر سیستم فیزیولوژی، تفکرات و تصورات خود تمرکز داشته باشید، کنترل بیشتری بر حالت آرمیدگی عمیق خواهید داشت. بسیاری از افرادی که تمرینات آرام سازی فوری را انجام میدهند نسبت به خودشان، خانوادهشان و دیگران مهربانتر میشوند.
حتماً در زندگی با موقعیتهای پر تنشی مواجه شدهاید که قدرت اختیار و اعتماد به نفس شما را تحت الشعاع قرار داده است. با پیروی از دستورالعملهای ارائه شده در این کتاب میتوانید به راهکارهای حفظ آرامش در این موقعیتهای تنشزا پیببرید. معمولاً، مراجعین از این که با تمرکز بر تنفس، وضعیت بدن، و استفاده از تکنیکهای تمرکز، بیان جملات تأکیدی و تصویرسازی ذهنی میتوانند احساس بهتری داشته باشند شگفت زده میشوند.
قارچ از جمله سبزیجاتی است خیلی زود خراب و سیاه میشود. اما خوشبختانه راهکارهایی برای نگهداری طولانی مدت قارچ وجود دارد که می توان حتی تا ۶ ماه هم آن را سالم نگه داشت بدون اینکه سیاه و خراب شوند. در ادامه با ۴ راهکار برای نگهداری قارچ در فریزر و یخچال بطوری که سیاه و خراب نشود آشنا می شوید.
مهم ترین عاملی که قارچ را خراب می کند رطوبت است. بنابراین به هیچ وجه نباید قارچ را در پلاستیک سربسته قرار دهید و در یخچال بگذارید. چرا که به سرعت قارچ ها خراب و سیاه میشوند. برای نگهداری طولانی مدت قارچ بهتر است یکی از ۴ روش زیر را انتخاب کنید.
روش نگهداری طولانی مدت قارچ در یخچال :
اگر میخواهید از قارچ تازه استفاده کنید و آن را فریز نکنید. قارچ را از پلاستیک فریزر خارج کنید. آنها را بشورید و با دستمال خوب خشک کنید. قارچها را در یک کیسه کاغذی بریزید، درب آن را ببندید و آن را در یخچال قرار دهید.
کیسه کاغذی باعث میشود هوا به خوبی جریان پیدا کند و قارچ ها رطوبت نگیرند و خراب نشوند. با این روش میتوانید تا حداقل یک هفته قارچ را تازه نگه دارید. پس اگر قصد دارید قارچ را فریز نکنید و تازه مصرف کنید؛ سعی کنید مقدار کم تهیه کنید؛ چون برای مدت خیلی طولانی نمیتوانید قارچ را بدون فریز کردن تازه نگه دارید.
توجه: قارچی که در کیسه کاغذی قرار دادهاید در جا میوه ای یخچال نگذارید چراکه در آنجا رطوبت زیاد است. همچنین چون قارچ بو را سریع به خود جذب میکند قارچ را در اطراف مواد غذایی که بو زیاد دارند قرار ندهید.
۳ روش برای نگهداری طولانی مدت قارچ در فریزر :
اما اگر قصد دارید قارچ را برای زمان خیلی طولانی نگه دارید؛ باید آن را حتماً فریز کنید. با فریز کردن قارچ میتوانید حدود ۶ ماه قارچ را نگه دارید. ما در ادامه ۳ روش برای فریز کردن قارچ ذکر میکنیم که میتوانید هرکدام را که میپسندید، انتخاب کنید.
۱- نگهداری قارچ در فریزر بصورت معمولی
آسان ترین روش برای نگهداری طولانی مدت قارچ در فریزر این است که: قارچ ها را خوب بشویید، خشک کنید، آنها را در پلاستیک فریزر بریزید و آنها در فریزر قرار دهید.
این روش برای وقتی که شما مقدار زیادی قارچ دارید، اما وقت ندارید تا با دو روشی که در ادامه توضیح میدهم قارچ ها را فریز کنید، بسیار مناسب است.
اما برای اینکه در این روش قارچ ها موقع سرخ کردن خراب و شل نشوند، ۱۵ دقیقه قبل از استفاده قارچ را از فریزر درآورید و قبل از اینکه یخ آنها کاملاً باز شود آنها را به اندازه های دلخواه برش بزنید و سرخ کنید. اگر اجازه دهید قارچ شما کاملاً از یخ باز شود؛ رنگ قارچ سیاه می شود و البته قارچ ها حالت آبکی و بدی می گیرند.
توجه کنید یخ قارچ خیلی سریع باز می شود خیلی زود آنها را از فریزر خارج نکنید.
۲-نگهداری قارچ در فریزر با سرخ کردن آن
برای نگهداری و فریز کردن طولانی مدت قارچ در این روش بعد از تمیز و خشک کردن قارچ ها، آنها را به اندازههای دلخواه برش بزنید و وقتی روغن در ماهیتابه خوب داغ شد حدود ۲ الی ۳ دقیقه آنها را تفت دهید و بعد در یک آبکش بریزید تا روغن اضافی آنها گرفته شود و بعد از خنک شدن، آنها را در پلاستیک بریزید و فریز کنید.
خوبی این روش این است که قارچ شما تقریباً سرخ شده و برای بعد که میخواهید استفاده کنید باید زحمت کمتری بکشید. البته در این روش رنگ قارچ همیشه سفید می ماند و اصلاً سیاه نمی شود.
توجه: موقع سرخ کردن قارچ ها به آنها آبلیمو بزنید آبلیمو رنگ قارچ را سفیدتر می کند.
۳- نگهداری قارچ در فریزر با جوشاندن آن
روش دیگری که ما پیشنهاد می کنیم این است که مانند روش قبل بعد از شستن، خرد کردن قارچها به اندازه دلخواه، مقداری آب داخل قابلمه ریخته و اجازه دهید به جوش بیاید، قارچ ها را داخل آب در حال جوش بریزید. اجازه دهید ۵ الی ۱۰ دقیقه بجوشند و بعد آنها را در آبکش ریخته و با آب سرد بشویید. وقتی قارچها آب انداختند؛ آنها را به مقدار دلخواه در کیسه فریز بسته بندی کنید و فریز کنید.
توجه: اگر میخواهید قارچ شما سفید شود وقتی قارچ ها در حال جوشیدن هستند مقدار کمی آبلیمو به آنها اضافه کنید.
اگر شماهم برای نگهداری طولانی مدت قارچ تجربه و راهکار دیگری دارید لطفاً در کامنت ها برای ما بنویسید.
برای اینکه تفاوت بین ساب دامین، ادان دامین و پارک دامین را به صورت کامل تری درک کنید بهتر است ابتدا تعاریفی از هر کدام ارائه کنیم و بررسی کنیم هر کدام از سه مورد بالا در چه مواقعی استفاده می شوند؟ چه تفاوت های تکنیکی با هم دارند و اصلا در چه شرایطی از آن ها استفاده کنیم؟ اکثر کاربران می پرسند که کدام برای سئو بهتر است. خیلی خب قبل از هر چیزی باید با سه مفهوم کلی آشنا شوید و بدانید که:
دامنه اصلی: دامنه متصل به هاست شما است که اطلاعات مربوط به آن را روی دایرکتوری public_html هاست خود ذخیره کرده اید.
پارک دامین: پارک دامین در واقع برای مواردی کاربردی است که شما قصد دارید دو یا چند دامنه را با یک محتوای یکسان ارائه کنید. به عنوان مثال تصمیم دارید برای برند سازی دو دامنه mydomain.com و mydomain.ir را تهیه کنید و کاربر هر کدام از این دو دامنه را در مرورگر خود وارد کرد درنهایت محتوای سایت شما نمایش داده شود. در چنین شرایطی برای نمایش محتوای یکسان با چند دامنه، از قابلیت پارک دامین استفاده می کنیم.
ادان دامین: ادان دامین قابلیتی است که به واسطه آن علاوه بر دامنه اصلی قادر خواهید بود دامنه دیگری را نیز به هاست خود متصل نمایید. در واقع با این کار چند دامنه با محتوای کاملا متفاوت خواهید داشت.
ساب دامین: ساب دامین در واقع زیر شاخه ای از دامنه اصلی شماست که با نقطه از دامنه جدا می شود. به عنوان مثال blog.mizbanfa.net یک ساب دامین برای دامنه mizbanfa.net است. ساب دامین نیز دارای محتوای کاملا متفاوت از دامنه اصلی است. در واقع دو محتوا با یک دامنه دارید اما آدرس دهی آن ها مجزاست.
دامنه اصلی چیست؟
این دامنه ای می باشد که به عنوان دامنه اصلی اکانت تعریف می شود. از طریق دامنه اصلی می توانید به اکانت میزبانی خود لاگین کنید و اکانتتان از طریق این نام دامنه در شرکت میزبانی شناسایی می شود. روی یک سرویس هاست نیز تنها یک نام دامنه ی اصلی می تواند در یک زمان وجود داشته باشد و سایر دامنه ها بعنوان دامنه ی فرعی تشخیص داده می شوند. نام دامنه ی اصلی برای ایجاد اکانت های هاستینگ و تعریف یوزر استفاده می شوند و در آدرس های ایمیل اصلی نیز درج می گردد. پس در انتخاب دامنه اصلی خود بسیار دقت داشته باشید. البته این مورد قابل تعویض است.
ساب دامنه چیست؟
ساب دامنه یا زیر دامنه، پیشوندی است که قبل از نام دامنه سایت قرار می گیرد و می توان از آن برای اهداف متنوعی مثل سازماندهی بخش های مختلف سایت استفاده نمود. فرضاً شما یک سایت دارید که می توانید با ایجاد ساب دامین هایی فروشگاهی ، وبلاگ و… استفاده کرد. نمونه هایی از ساب دامین blog.Yourdomain.com، Shop.Yourdomain.com، Mail.Yourdomain.com و… می باشد.
شما برای هر تعداد دامنه ای که داشته باشید می توانید ساب دامین تعریف کنید. در نتیجه ما در این آموزش تفاوت های میان دامنه اصلی، دامنه پارک شده، دامنه ادان شده و ساب دامین را آموختیم، پس در آینده می توانیم برای کارهای متفاوتی از انواع این دامنه ها استفاده بهینه کنیم و سایت خود رابه صورت سازماندهی شده و بهینه طراحی کنیم.
برنج در بسیاری از خانه های ایرانی یک رژیم غذایی اصلی است، در واقع می توان گفت که بسیاری از ایرانی ها هر روز آن را می خورند. اما چیزی که اکثر ما نمی دانیم این است که اگرچه برنج منبع خوبی از انرژی به شکل کربوهیدرات برای ما است، خوردن بیش از حد آن می تواند عوارض جانبی داشته باشد. در این مطلب از بیتوته برخی عوارض جانبی مصرف بیش از حد برنج را برای شما قرار داده ایم.
برنج چیست؟
برنج به عنوان یک دانه غلات، پرمصرف ترین غذای اصلی برای بخش بزرگی از جمعیت بشری جهان، به ویژه در آسیا است. این کالا پس از نیشکر و ذرت سومین کالای کشاورزی در جهان است. برنج مهمترین غله از نظر تغذیه و کالری دریافتی انسان است که بیش از یک پنجم کالری مصرفی انسان در سراسر جهان را تامین می کند.
برنج، یک لپه ای، به طور معمول به عنوان یک گیاه یک ساله کشت می شود، اگرچه در مناطق گرمسیری می تواند به عنوان یک محصول چند ساله کاشته شود و می تواند تا 30 سال محصول جیره تولید کند. کشت برنج برای کشورها و مناطقی که هزینه های کارگری کم و بارندگی زیاد دارند، بسیار مناسب است، زیرا کشت برنج کار فشرده ای است و به آب فراوان نیاز دارد.
عوارض جانبی مصرف زیاد برنج
1. سمیت آرسنیک
برنج نسبت به سایر محصولات غذایی آرسنیک بیشتری جمع می کند. در واقع، این تنها بزرگترین منبع غذایی آرسنیک غیر آلی است که شکل سمیتری دارد. در حالی که آرسنیک غذایی به طور کلی در مقادیر کم وجود دارد و هیچ علامت فوری مسمومیت ایجاد نمی کند، مصرف طولانی مدت آرسنیک غیر آلی ممکن است باعث مشکلات عصبی مختلف در کودکان و نوجوانان شود، مانند: اختلال در تمرکز، یادگیری و حافظه، کاهش هوش و روابط اجتماعی.
2. دیابت
برنج حاوی کربوهیدرات هایی است که در واقع برابر با داشتن قند است. بنابراین مصرف مکرر برنج در مقادیر زیاد می تواند باعث ایجاد بیماری دیس شود.تیمی از محققان دریافتند که خوردن برنج سفید به صورت روزانه می تواند خطر ابتلا به دیابت نوع 2 و همچنین چاقی را افزایش دهد.
3. جایی برای رژیم غذایی متعادل باقی نمی گذارد
مصرف بیش از حد برنج یا هر ماده غذایی دیگر ممکن است باعث شود که شما از سایر مواد مغذی مورد نیاز بسیار کم استفاده کنید. با گذشت زمان بدن دچار کمبودهایی مانند ویتامین A، روی، آهن می شود.
4. برنج از جذب چندین ویتامین و مواد معدنی جلوگیری می کند
برنج زمانی که به صورت زیاد مصرف شود، جذب مواد مغذی حیاتی مانند روی را کاهش می دهد. وابستگی به برنج به عنوان یک منبع غذایی غالب نیز منجر به کمبود ویتامین A می شود.
5. بر متابولیسم گلوکز در بدن تأثیر می گذارد
در نتیجه کالری کم و محتوای کربوهیدرات بالا، خوردن بیش از حد برنج ممکن است بر متابولیسم گلوکز و تولید انسولین در بدن شما تأثیر منفی بگذارد. این می تواند منجر به افزایش وزن، مقاومت به انسولین و حتی دیابت شود.
6. ایجاد نفخ شکم
برنج به راحتی معده شما را پر می کند و ممکن است احساس نفخ کنید. بلافاصله بعد از خوردن برنج به رختخواب رفتن برای سلامتی خوب نیست. اگرچه، خوبی برنج این است که به راحتی هضم می شود. همچنین پس از خوردن برنج اغلب احساس گرسنگی می کنید و این منجر به پرخوری می شود.
7. افزایش وزن
برنج پخته حاوی کالری بالایی است و به همین دلیل مصرف برنج می تواند وزن شما را افزایش دهد. برای اینکه وزن خود را کنترل کنید، برنج را در مقادیر متوسط مصرف کنید.
8. ایجاد بی حالی
اگر در ناهار خود برنج زیادی میل می کنید، ممکن است بلافاصله بعد از غذا احساس خواب آلودگی کنید. این به این دلیل است که برنج کالری بالایی دارد و پس از شروع فرآیند متابولیسم بدن شما را خسته می کند.
خطرات خوردن برنج خام
مصرف برنج خام با چندین نگرانی سلامتی همراه بوده است.
مسمومیت غذایی
مصرف برنج خام یا نیم پز می تواند خطر مسمومیت غذایی را افزایش دهد.این به این دلیل است که برنج می تواند حاوی باکتری های مضر مانند باسیلوس سرئوس ( B. cereus ) باشد. B.cereus نوعی باکتری است که معمولا در خاک یافت می شود و می تواند برنج خام را آلوده کند. این باکتری می تواند هاگ تشکیل دهد، که می تواند به عنوان یک سپر عمل کند و به B. Cereus اجازه می دهد تا از پخت و پز زنده بماند.
با این حال، این باکتری به طور کلی در مورد برنج تازه پخته شده نگران کننده نیست زیرا دمای بالا می تواند رشد آن را به حداقل برساند. در حالی که با برنج خام، نپخته و نامناسب نگهداری شده، دمای سردتر ممکن است باعث رشد آن شود.
مسمومیت غذایی مرتبط با B. Cereus ممکن است علائمی مانند تهوع، استفراغ، گرفتگی معده، یا اسهال را در عرض 15 تا 30 دقیقه پس از مصرف ایجاد کند .
مشکلات گوارشی
برنج خام دارای چندین ترکیب است که ممکن است باعث مشکلات گوارشی شود. برای شروع، حاوی لکتین است، نوعی پروتئین که به عنوان یک حشره کش طبیعی عمل می کند. لکتین ها گاهی اوقات به عنوان مواد ضد مغذی شناخته می شوند زیرا ممکن است توانایی بدن شما برای جذب مواد مغذی را کاهش دهند. انسان قادر به هضم لکتین ها نیست، بنابراین آنها بدون تغییر از دستگاه گوارش شما عبور می کنند و ممکن است به دیواره روده آسیب برسانند. این ممکن است منجر به علائمی مانند اسهال و استفراغ شود. به طور معمول، زمانی که برنج پخته می شود، اکثر این لکتین ها با حرارت از بین می روند.
سایر نگرانی های سلامتی
در برخی موارد، میل به خوردن برنج خام میتواند نشانهای از یک اختلال در خوردن باشد که به عنوان پیکا شناخته میشود( میل به خوردن غذاها یا مواد غیر مغذی) اگرچه پیکا غیر معمول است، اما احتمال بروز آن در کودکان و زنان باردار بیشتر است. در بیشتر موارد موقتی است اما ممکن است نیاز به مشاوره روانشناسی داشته باشد.
مصرف مقادیر زیاد برنج خام ناشی از پیکا با عوارض جانبی مانند خستگی، درد شکم، ریزش مو، آسیب دندان و کم خونی ناشی از فقر آهن همراه است. اگر مشکوک هستید که شما یا کسی که می شناسید ممکن است پیکا داشته باشد، مهم است که به دنبال مشاوره پزشکی باشید، زیرا این وضعیت ممکن است باعث عوارض جدی برای سلامتی شود.
گل سانسوریا که در انگلیسی به snake plant و در لغت نامه گیاه شناسی به sansvieria trifasciata شهرت دارد از خانواده مارچوبه سانان و ساکولنت ها است که به دلیل مقاومت بالا و نگهداری آسان، جایگاه ویژه ای در خانه ها، دکوراسیون داخلی و محیط های اداری دارد و جز گیاهان آپارتمانی معروف و سازگار میباشد.
این گیاه که در زبان فارسی به زبان مادر شوهر نیز معروف است، دارای ساقه های زیر زمینی میباشد که برگ ها به صورت مستقیم بر روی آنها رشد می نماید.
سانسوریا بومی آفریقا، ماداگاسکار و دارای بیش از 70 نوع گونه های متنوع است. که اندازه هر کدام، از 15 سانتی متر تا 2 متر متغیر است .
اگر این گیاه را تازه خریداری کرده اید و در نگهداری گل و گیاه مبتدی هستید و یا قصد پرورش گیاه مقاوم و زیبا را دارید، به شما تبریک میگوییم چرا که پرورش سانسویا و یا نگهداری آن، بهترین انتخاب میباشد.
در این مقاله قصد داریم به طور کامل و جامع در مورد روش نگهداری سانسوریا، ویژگی های آن، تکثیر سانسوریا و روش های مختلف آن، انواع سانسوریا ، راهنمای خرید سانسوریا، بیماری های آن، فواید و معایب سانسوریا و همچنین سوالات متداولی که در نگهداری و یا پرورش با آن مواجه میشوید صحبت کنیم با ما همراه باشید.
روش نگهداری از سانسوریا
به طور کلی خانواده گیاه سانسوریا، جز گیاهان کم توقع میباشد و هر شخصی به راحتی میتواند در خانه و یا محل کار پرورش دهد، اما نگهداری سانسوریا، دارای نکات کلیدی میباشد که با دانستن آن ها ، می توانید یک گیاه تازه و شاداب داشته باشید.
در این قسمت، در مورد نیاز های این گیاه مانند نور، آب، رطوبت و روش های تامین آن، خاک و کود مناسب این گیاه صحبت میکنیم.
نور مناسب
سانسوریا جز گیاهان مقاوم به کم نوری می باشد که حتی در سایه و یا نور های مصنوعی مانند لامپ های رشد به خوبی دوام می آورد.
همچنین با توجه به این که این گیاه بومی مناطق آفتابی میباشد، در جایی که نور غیر مستقیم نسبتا زیاد دارد، به رشد حداکثری میرسد در نتیجه بهتر است این گیاه را در فاصله ای مناسب از پنجره جنوبی که نسبتا آفتاب گیر است قرار دهید و توجه کنید نور مستقیم به برگ های سانسوریا برخورد نکند چرا که گرمای نور خورشید باعث بی حالی و خم شدن برگ های سانسوریا میگردد.
همچنین مراقب باشید، گیاه در معرض وزش باد ناشی از باز کردن پنجره قرار نگیرد چون به طور کلی گیاهان آپارتمانی نسبت به وزش باد حساس هستند.
آب مناسب
سانسوریا جز گیاهان مقاوم به کم آبی میباشد و آبیاری بیش از حد ، سبب پوسیدگی ریشه ها و در نتیجه شل شدن و گندیدگی برگ های آن میشود.
میزان آبیاری سانسوریا رابطه مستقیمی با دمای محیط، نور محیط و همچنین رطوبت اطراف آن دارد اما به طور عمومی بهتر است که خاک گیاه به صورت هفتگی بررسی گردد، تا در صورتی که دو سانتی متر از عمق رویه خاک خشک گردید نسبتا به آبیاری مجدد اقدام نمایید. اما اگر محیط در شرایط متعادل باشد به طور میانگین هر 14 روز یک بار در فصل خنک سال و هر 10 روز یک بار در فصل گرم سال، گیاه را آبیاری کنید و دقت داشته باشید که آب به مرور زمان از زیر گلدان خارج گردد.
دما مناسب
این گیاه با توجه به زیستگاه اصلی خود، هوای گرم را ترجیح میدهد و جز گیاهان مقاوم به گرما است یعنی دمایی بین 15 الی 30 درجه سانتی گراد را به عنوان دمای ایده آل خود انتخاب میکند اما باید توجه کنید که گرمای بیش از حد باعث خم شدن و پخته شدن برگ ها میشود از طرفی سرمای زیاد نیز به خاطر گوشتی بودن برگ های سانسوریا، باعث یخ زدگی میشود و به مرور گیاه را از بین خواهد رفت.
به عنوان یک نکته مهم، فراموش نکنید که به هیچ عنوان این گیاه را مقابل باد کولر و یا کنار شوفاژ قرار ندهید.
رطوبت مناسب
به طور کلی این گیاه به رطوبت زیادی احتیاج ندارد و جز گیاهان مقاوم به خشکی به حساب می آید اما چندین روش برای تامین رطوبت گیاهان از جمله ساخت جزیره ، غبار پاشی ، قراردادن گیاهان در کنار هم و ... وجود دارد که میتوانید در مقاله راه های افزایش رطوبت هوا برای گیاهان مطالعه نمایید
کود مناسب
گیاهان نیز مانند هر موجود زنده دیگر، نیاز به غذا دارند، سانسوریا نیز این قاعده مستثنا نیست اگر میخواهید گیاه سانسوریا شما یک رشد خوب و سریع داشته باشد، توصیه میکنیم از کود عمومی گیاهان آپارتمانی، کود NPK با نسبت 10-10-10 و کود های مخصوص سانسوریا استفاده کنید.
فرقی نمیکند که سانسوریا در گلدان یا باغچه کاشته شود اما به هیچ عنوان از کود های حیوانی و یا کود های شیمیایی مرسوم برای باغچه های فضای باز استفاده نکنید چرا که باعث آلوده شدن و یا سوختن ریشه های این گیاه میشود .
به طور کلی نیز پس از مدتی مواد مغذی خاک از بین می رود و به اصلاح به تفاله تبدیل میشود پس بهتر است هر شش ماه نسبت به تعویض رویه خاک و جایگزینی با خاک جدید ( نه تعویض کامل خاک ) اقدام نمایید و هر یکسال یکبار نسبت به تعویض کل خاک اقدام نمایید.
۵ نشانه عاشق شدن ماههای تولد مختلف که باید به آن توجه کنید
امروزه، پیشرفتهای گستردهای در علم، فناوری، تکنولوژی و…به وجود آمده است. با اینکه با استفاده از علم و دانش، راز و رمز خیلی از مسائل کشف شده است. اما، عشق هنوز هم، جادویی به نظر میرسد، هیچ دانشی نتوانسته راز عشق را پیدا کند. خوشبختانه، هنر طالع بینی که از گذشتههای دور تا به امروز طرفداران بسیاری را به خود جلب کرده، میتواند به ما کمک کند، تا به این اسرار شگفتانگیز دست پیدا کنیم. بیایید واقع بین باشیم، پیدا کردن فرق بین عشق و هوس کار دشواری است. ۵ نشانه عاشق شدن هر ماه را بدانید تا شناخت بهتری نسبت به خود یا نامزدتان داشته باشید.
زیرا مرز باریکی بین این دو موضوع وجود دارد. گاهی عدهای تصور میکنند، تفاوت بین عشق و هوس امری بدیهی است. اما گاهی اوقات باید بسیار عمیق شویم تا بتوانیم بفهمیم در حال تجربه یک عشق واقعی هستیم یا هوسی زود گذر! اکنون قصد داریم با استفاده از طالع بینیهای قدیمی و زودیاک شما را با ۵ نشانه عاشق شدن ماههای تولد مختلف آشنا کنیم.
با مطالعه این مطالب می توانید تا حدودی به رمز و راز عشق دست یابید. همچنین، این مطالب شما را در تشخیص عشق واقعی یاری خواهند کرد.
متولدین هر ماه چگونه عاشق می شوند؟
۵ نشانه عاشق شدن فروردینیها
عشق در متولد فروردین هیجان تعقیب یک شکار را در خود دارد، همین قدر پر شور و نشاط. بنابراین اگر عشق در متولد فروردین ماه ایجاد شود، مانند یک شکارچی با قدرت به سمت عشق خود حرکت میکند تا به او برسد.
عشق در متولد فروردین، ممکن است بعد از رسیدن به معشوقش ناگهان فروکش کند، در واقع متولدین فروردین، همان طور که برای رسیدن به عشق خود، دیوانهوار و با شور و هیجان حرکت میکنند، به همان سرعت نیز می توانند اشتیاق خود را از دست بدهند.
عشق در متولد فروردین، او را کورکورانه به حرکت در میآورد، متولد این ماه از اینکه عشقش را بیان کند هیچ ترسی ندارد، فقط مراقب باشید غرور یک متولد فروردین را نشکنید.
متولد فروردین ماه، سلطهجو است. این سلطهگری او در عشقش نیز هویدا است. بنابراین، اگر احساس کند، موانعی بر سر راه رسیدن به خواستههایش ایجاد میکنید یا دوست دارید قدرت را از او بگیرید، مطمئن باشید به زودی شما را کنار میگذارد.
برای اینکه، عشق یک متولد فروردین ماه باقی بمانید، بهتر است بدانید، آنها از سردی در رابطه متنفر هستند، بنابراین خیلی بیشتر از چیزی که نشان میدهند، به محبت و توجه شما نیاز دارند. پس همیشه جوری در کنار آنها رفتار کنید که گویی عشق به آنها قدیمی نمیشود و شما از بودن با آنها خسته نخواهید شد.
نشانه های عاشق شدن فروردین ماه
۵ نشانه عاشق شدن اردیبهشتیها
عشق در متولد اردیبهشت یک رابطه پرثبات و دارای روالی عادی است. موضوعی که گفتیم به این معنی نیست که آنها هرگز مرزها را زیر پا نمیگذارند یا از هیجان بیزار هستند، بلکه آنها به دنبال رابطهای محکم، استوار، پایدار و طولانی مدت هستند.
متولدین اردیبهشت، اغلب زمانی تصمیم به ازدواج میگیرند که میخواهند به یک مادر واقعی تبدیل شوند، یا پدری باشند که با کار کردن و زحمت کشیدن راحتی فرزندانش را تامین میکند.
فرقی ندارد، یک مرد یا یک زن متولد اردیبهشت باشید، عشق در متولد اردیبهشت کاملا سنتی است. از نشانه عاشق شدن اردیبهشتی ها این است که دوست دارند، روابط عاشقانه خود را بر اساس باورهای سنتی پیش ببرند.
متولدین اردیبهشت ماه، به رابطه به شکل یک شرکت نگاه میکنند و معتقد هستند تمام اعضای این شرکت باید برای بهبود آن تلاش کنند. پس اگر میخواهید به عشق متولد اردیبهشت تبدیل شوید، تلاشگر و سختکوش باشید.
عشق در متولد اردیبهشت، زمانی ایجاد میشود که شما را مستقل، فعال و موفق ببیند. همچنین، خوب است بدانید اگر برای روزهای تعطیل نیز برنامهریزی میکنید و لیستی از کارها را مینویسید. برای زندگی با اردیبهشتیها کاملا مناسب هستید.
نشانه های عاشق شدن اردیبهشتی ها
۵ نشانه عاشق شدن خردادیها
عشق در متولد خرداد، مثل یک بازی پیچیده است. بازی بین دوستت دارم و دوستت ندارم.
متولدین خرداد، میتوانند تمام صفات مثبت انسانها را ببینند، در واقع آنها به دیدن نیمه پر لیوان مشهور هستند. با این حال در روابط عاشقانه آنها را به عنوان کسی که قلب طرف خود را میشکند، میشناسند.
عشق در متولد خرداد، نشانههای خاصی دارد، اگر توانستید یک روز را بدون دوستان خود و شیطنت سپری کنید، احتمالا عاشق شدهاید.
مورد دیگر در نشانه عاشق شدن در متولدین خرداد، تنها ماندن برای رسیدن به عشقش است. بله، اگر متولد این ماه بتواند، شب تا صبح بیدار بماند و فقط به یک نفر فکر کند، برایش اشک بریزد و منتظر دعوت عشقش برای قرار ملاقات شود، میتوان گفت که عاشق شده است.
خردادی ها اگر واقعا عاشق شما نباشند، بعد از به دست آوردن شما سرد خواهند شد و درست زمانی که تصمیم میگیرید، ترکشان کنید، به شما محبت میکنند. این همان بازی دوستت دارم و دوستت ندارم مورد علاقه متولدین این ماه است. حال برای اینکه بتوانید دل متولد خرداد را به دست بیاورید، باید سعی کنید با حرفها، شوخ طبعیها و منطقتان او را به خود جلب کنید. اگر این کار را انجام دهید، آنها هیچ بهانهای برای شروع این بازی نخواهند داشت.
۵ نشانه عاشق شدن تیریها
تیرماهی ها چگونه عاشق می شوند؟
عشق در متولد تیر یعنی برداشتن اولین قدم در راه رسیدن به هدف تشکیل خانواده. بنابراین عشق برای تیر ماهیها یک هدف نیست بلکه وسیلهای است برای ساختن خانهای پر از عشق و محبت، خانهای برای پرورش کودکانی زیبا.
متولد تیر، به پرورش کودکان و نسل آینده علاقهمند است. عشق در متولد تیر، شکلی دیگری نیز خواهد داشت. این عشق، همان عشق به فرزندان خواهد بود. شاید متولدین این ماه به دلیل شرایط جسمانی و… بچهدار نشوند. اما عشق آنها به خانواده، خواهرها، برادرها، خواهرزادهها و… همچنان، پابرجا خواهد بود. متولد این ماه، حتی ممکن است داوطلب به سرپرستی گرفتن کودکان شود.
اگر میخواهید، عشق در متولد تیر را متعلق به خود کنید، باید از تجملات بپرهیزید. با عشق به درست کردن یک غذای خانگی ساده بپردازید، محیط خانه را ساده و آرام نگه دارید، آنگاه قلب متولد تیر را صاحب شوید.
نشانه این ماه خرچنگ است، خرچنگ به پهلو حرکت میکند. این موضوع نشانگر آن است که متولد این ماه در رابطه عاشقانه صریح و رک نیست.
از نشانه عاشق شدن در متولدین تیرماه این است که گاهی پر از نقشههای مختلف است. درواقع متولد این ماه، سعی میکند با طراحی نقشههای خاص به خواستههای خود در رابطه برسد.
نشانه های عاشق شدن تیرماهی ها
۵ نشانه عاشق شدن مردادیها
عشق در متولد مرداد، یک رابطه معمولی نیست، بلکه رابطهای باشکوه، مجلل و چیزی فراتر از زندگی است. عاشقانه ایدهآل آنها، بیشتر شبیه یک مینی سریال عاشقانه و پرطرفدار است.
اگر فکر کردهاید که میتوانید با خریدن هدیههای گران قیمت در قلب متولد این ماه جای بگیرید باید بگویم کاملا در اشتباه هستید. متولد این ماه دنبال پول و هدیههای گران قیمت نیست. بلکه به دنبال کسی است که حس خلاقیت، ماجراجویی و… دارد. چیزی که متولد مرداد را به خود جذب میکند، اصالت شما است نه ثروتتان.
برای برانگیختن عشق در متولد مرداد، باید زندگی را رمانتیک و عاشقانه نگه دارید. اگر با بیتوجهی به اشتیاق و عشق متولد مرداد، به انجام کارها و زندگی روزمره خود مشغول شوید، مطمئن باشید آنها به راحتی شما را ترک خواهند کرد. این نوع زندگی یکنواخت، حوصله آنها را سر خواهد برد.
متولد مرداد، وفادار و عاشق واقعی است. از نشانه عاشق شدن آن ها این است که به شدت بر روی عشقشان حساس خواهند بود. به طوری در مورد عشقشان با کسی شوخی ندارند. شیر درون متولد مرداد زمانی بیدار میشود که پای عشقش در میان باشد.
متولدین مرداد، از لوس بودن و ادا در آوردن متنفر هستند. دوست دارید صاحب عشق متولد مرداد شوید، کافی است خودتان باشید. صداقت برای متولد این ماه، جذابیت بالایی دارد.
نشانه های عاشق شدن مردادماهی ها
۵ نشانه عاشق شدن شهریوریها
عشق در متولد شهریور به راحتی ایجاد نمیشود. متولد این ماه، بسیار سختگیر و منتقد است. بنابراین برای اینکه بتوانید دل آنها را به دست آورید، باید کامل و بیعیب ظاهر شوید.
متولدین شهریور، اصولا به دنبال کسی هستند که مانند خودشان رفتار کند، در کارش موفق باشد، خانه خودش را داشته باشد، برای سرمایه گذاری طولانی مدت برنامه ریزی کرده باشد و در ملا عام با ظاهری آراسته و مناسب ظاهر شود.
متولد ماه شهریور، در قلمرو عقل زندگی میکند نه احساس. این مسئله به این معنا نیست که آنها هیچگاه از لحاظ احساسی در رنج و ناراحتی قرار نمیگیرند، بلکه به آن معنا است که آنها سعی میکنند اغلب مسائل را از فیلتر عقل عبور دهند.
متولدین شهریور، بسیار منظم هستند و این نظم در روابط عشقی آنها کاملا مشهود است. متولدین شهریور برای هر کاری برنامهریزی میکنند. پس تعجب نکنید که برای عشقبازی کردن هم، برنامه ریزی خاصی داشته باشند.
در رابطه عاشقانه، آنها بیش از حد توانشان برای شما مایه خواهند گذاشت. عشق در متولد شهریور، آنقدر قوی است که آنها را به همراهانی متعهد و وفادار تبدیل کرده است.
۵ نشانه عاشق شدن مهریها
عشق در متولد مهر، گاهی ساده لوحانه است، این عشق ساده لوحانه باعث میشود گاهی گرفتار شرکایی سوء استفادهگر شوند. پس پیشنهاد میکنیم، بعضی مواقع به پندها و اندرزهای اطرافیانتان توجه کنید.
متولد مهر ماه، زمانی که اختلافات ایجاد میشود، پرخاشگر و تندخو است. پس سعی کنید با کلامی آرام و منطقی با آنها صحبت کنید تا اختلافات برای همیشه تمام شود. رفتارهایی پرخاشگرانه تنها، متولد این ماه را عصبانی می کند و همه چیز را بهم میریزد.
اگر دائما پرخاشگری کنید و در اضطراب و نگرانی باشید، متولد این ماه را از خود دور خواهید کرد. همچنین، متولد ماه مهر به جزئیات علاقهای ندارد با پرداختن بیش از حد به جزئیات حوصلهاش را سر خواهید برد.
فردی عشق واقعی متولد مهر خواهد بود که شوخ طبعیاش هم کاملا شبیه متولد مهر ماه باشد. متولد این ماه، اگر چنین همراهی پیدا کند، از صحبت کردن با او دست برنمیدارد و صدای خندههایشان کل دنیا را پر خواهد کرد. خندیدن زیاد با کسی که دوست دارند از نشانه عاشق شدن نتولدین این ماه است.
عشق در متولد مهر، به زمان نیاز دارد تا به تعهد تبدیل شود. اما اگر متولد مهر کسی را پیدا کند و به او وفادار بماند، مطمئن باشید که عاشق شده است. این عشق به وجود آمده به راحتی کنار نخواهد رفت.
۵ نشانه عاشق شدن آبانیها
عشق در متولد آبان، خطرناک وعمیق است و میتواند باعث مرگ معشوق شود. عقرب ( متولد آبان) توسط پلوتو، خدای جهان زیرین کنترل میشود. به همین علت است که آنها معتقد هستند، یک رابطه عاشقانه، نیاز به مرگ مجازی شخصیت شریکشان دارد تا دوباره در قالب یک زوج در کنار هم ظاهر شوند.
متولد آبان با نشان عقرب، عاشق ثبات و تعهد در یک رابطه عاشقانه هستند. اما هم زمان میتوانند ثبات، آرامش و هماهنگی عاطفی را با کارها و رفتارهایشان به خطر بی اندازند. آنها عاشق این هستند که هرج و مرج به راه بیاندازند، سپس با آرام کردن هیاهو، خود را قهرمان رابطه نشان دهند.
عشق در متولد آبان، خیلی ساده نیست. آنها به دنبال فردی قوی و مستقل هستند تا بتوانند با کنترل کردن آنها، قدرت و استقلالشان را به چالش بکشند.
عمق عشق و اخلاص متولد آبان هیچ محدودیتی ندارد و این نشانه عاشق شدن آن هاست. آنها بسیار وفادار و متعهد هستند. همچنین هرگز این اصول را زیر پا نمیگذارند.
عشق در متولد آبان کاملا مانا خواهد بود. متولد آبان خود را در اختیار شخصی که در قلب دارد، میگذارد. همین ممکن است شما را در معرض شکستهای عاطفی قرار دهد. همچنین، متولد آبان ماه دوست دارد همه چیز را درباره تجارب و رازهای جنسی شریکش بداند. حس مالیکیتی که متولد آبان نسبت به عشقش دارد مثال زدنی است.
۵ نشانه عاشق شدن آذریها
عشق در متولد آذر به راحتی ایجاد نمیشود، زمانی که متولد آذرماه عاشق شد، همه باید جشن بگیریم. اگر متولد این ماه هستید، اعتراف کنید که دوست دارید ماجراجوییهایتان را به تنهایی انجام دهید. اما اگر متولد آذر شما را به زندگی اش راه داد، مطمئن باشید عاشق شده است.
متولدین ماه آذر اجتماعی هستند. بنابراین دوست ندارند، تمام وقت خود را با یک نفر بگذرانند. پس باید جذابیتی به اندازه تمام دوستانشان برایشان داشته باشید تا شما را بپذیرند.
عشق در متولد آذر، زمانی پدیدار میشود که بتواند کسی را پیدا کند که از شب تا صبح برایش از فلسفه، فرهنگ و هنر صحبت کند.
متولد آذر در رابطه، سرشار از عشق، سرگرم کننده، مشتاق و حامی خواهد بود.
شاید زمان ببرد، اما آنها مایل هستند اگر رابطهای را شروع میکنند، وفادار و متعهد باشند. همچنین، به دست آوردن اعتماد آنها کار آسانی نیست.
عاشق شدن آذری ها
۵ نشانه عاشق شدن دی ماهیها
دی ماهی ها چگونه عاشق می شوند؟
عشق در متولد دی، سرشار از شور همراه با سنت است.
متولدین دی به عشق به شکل پادشاهی نگاه میکنند، بنابراین به دنبال همسری سلطنتی هستند.
ریشه و اصل و نسب برای متولد دی ماه از اهمیت بالایی برخوردار است، اگر دوست دارید تحت تاثیر قرار بگیرد، از موفقیتهای خانوادگیتان برایش بگویید.
آنها به شریکی برای زندگی نیاز دارند که اهدافی مانند اهداف خودشان داشته باشد تا بتوانند در کنار هم پیشرفت کنند.
آنها دوست ندارند، شریک زندگیشان تنبل باشد، گاهی از خرج کردن برای شریک زندگی تنبلشان خسته میشوند. اگر میخواهید برای همیشه ترکتان کنند، آنها را خجالت زده کنید.
۵ نشانه عاشق شدن بهمنیها
بهمن ماهی ها چگونه عاشق می شوند؟
عشق در متولد بهمن، زمانی ایجاد میشود که شریکی آرمانگرا و سنت شکن پیدا کند. بهمن ماهیها دوست دارند تمام مرزها را جابهجا کنند.
ممکن است از نظر احساسی سرد به نظر برسند. اما بدانید در دلشان عاشقانه دوستتان دارند. اگر فکر میکنید به شما اهمیت نمیدهند، بهتر است با آنها صحبت کنید و ارتباط ذهنی مناسبی با آنها داشته باشید.
اگر یک اتفاق هیجانانگیز تجربه کنند، از کنترل خارج میشوند و ممکن است تمام روابط خود را تغییر دهند.
از نشانه عاشق شدن در متولدین بهمن این است که در رابطه عاشقانه گاهی خود را قربانی میکند و زمانی برای خودش اختصاص نمیدهد.
از رابطهای با پایهای محکم و روال ثابت استقبال خواهد کرد، اما به زمان نیاز دارد تا به شما اعتماد کند.
۵ نشانه عاشق شدن اسفندیها
عشق در متولد اسفند، عمیق و گسترده است. در واقع احساسات در جان و دل متولد اسفند ریشه دوانده است.
کوچکترین ضربههای عاطفی، آنها را از پا در میآورد و باعث میشود، دیرتر اعتماد کنند.
آنها از طرد شدن میترسند. بنابراین ممکن است، نتوانند خواستهها و نظراتشان را به شریک زندگیشان بگویند.
متولدین این ماه، قدرت دلسوزی و همدلی بالایی دارند. به طوری که گاهی به دنبال افرادی آشفته حال میگردند تا آرامشان کنند. بنابراین ممکن است، اسفند ماهی برای بهتر کردن حالتان با شما وارد رابطه عاطفی شود.
در رابطه با اسفندیها، پر محبت و مهربان باشید. زیرا گاهی همان طور با شما رفتار میکنند که شما با آنها رفتار میکنید.
اسفندی ها چگونه عاشق می شوند؟
سخن پایانی
شما اکنون با مطالعه این متن و شناخت احساس شریک زندگیتان میتوانید، رابطه احساسی بهتری با او داشته باشید و حالا نشانه عاشق شدن ماه های مختلف را می دانید. علاوهبر این، اکنون شناخت بهتری از خصوصیات رفتاری خود در یک رابطه عاشقانه پیدا کردهاید. بنابراین، میتوانید با پر رنگتر کردن ویژگیهای مثبت خود و برطرف کردن خصوصیات منفیتان، روابطی پایدارتر داشته باشید. با این کار آرامش را برای خود و معشوقهتان به ارمغان خواهید آورد. امیدواریم توانسته باشیم شما را به خوبی با نشانههای عاشق شدن ماههای تولد آشنا نماییم.
گیاهخوارانی که در قرن نوزدهم میلادی در مغرب زمین ظهور کردند، از دید اغلب مردم با صفاتی مثل «خیلی افراطی»، «خیلی سادهدل»، یا خودمانی بگوییم «سادهلوح» توصیف میشدند و گوشتخوارها آنها را «سبک مغز»، «بیدین و ایمان» و «بدغذا» خطاب میکردند. همین دعوای کلامی، برای آغاز یک جنگ بزرگ با گیاهخواری کافی بود.
بیش از صد سال قبل از شکلگیری اجتماع هیپیها در سال ۱۸۰۰، فردی به نام آموس بِرانسُون آلکُوت (Amos Bronson Alcott) در ایالاتمتحده، سعی کرد تا جامعه وگانی را تاسیس کرده و پرورش دهد. نام این جامعه را هم فروت لَندز (Fruitlands) گذاشته بود و در فکر تاسیس «باغ عدنی» زمینی بود. قرار بود همه آدمهایی که در این جامعه زندگی میکنند، لباس یکدستی بپوشند و از گیاهان کاشت خودشان در مزارع اشتراکی تغذیه کنند؛ اما اولین زمستان که آمد، مشخص شد مهارتهای کشاورزی ساکنان این مزارع ضعیفتر از چیزی است که تصور میشد. سرما به محصولات زد و مردم چیزی برای خوردن نداشتند و در نتیجه کل ایده فروت لندز از هم پاشید.
نمونه دیگر، ایده شهری وگان به نام اُوکتاگُون (Octagon City) بود، که میشود گفت برخلاف قبلی در نطفه خفه شد و حتی از مرحله کاغذ فراتر نرفت. سال ۱۸۵۶ طبق طرح مد نظر موسسان، قرار بود تا این شهر ۴۱ کیلومتر مربعی، کالج کشاورزی و موسسه علمی خاص خود را داشته باشد و برای تامین مخارج و اقتصادش نیز به صادرات میوه، آرد و کراکر تکیه کنند. اما نخستین ساکنان آن بدست سرخپوستان، مارها و پشهها فراری داده شدند.
شکستهایی از این دست برای منصرف کردن تودههای مردم از پیوستن به جنبش گیاهخواری کافی بود. حتی دست سرنوشت هم با هواداران وگانیسم در آن زمان سر سازگاری نداشت و کم بهانه به دست مخالفانشان نمیداد. مرگ زودهنگام عدهای از رهبران این جنبشها هم مزید بر علت شد. با وجودی که این مرگها کمترین ارتباطی با حذف گوشت از رژیم غذایی نداشت و نتیجه بیماری سل یا شرایط پزشکی سابقهدار و مسمومیت با بخارات صنعتی بود، اما تاثیر رژیم گیاهی به عنوان علت اصلی مرگ، دهانبهدهان نقل میشد. بنابراین مردم به شک افتادند که نکند زندگی گیاهخواری آنقدرها هم سالم نباشد!
جنگهای جهانی و تغییر مناسبات تغذیه در اروپا
علیرغم آسیبی که جنبش گیاهخواری در آغاز خودش در قرن نوزدهم از تبلیغات منفی دیده بود، همچنان حضوری نسبتا قوی در صحنه داشت. این جنبش موفق شده بود تا بعضی از آمریکاییها و بریتانیاییها را نسبت به حذف بیکن و سوسیس از صبحانهشان قانع کند. اما وقوع دو جنگ جهانی علتی شد تا رژیم غذایی غربی با قدرت بیشتری به سمت گوشت و گوشتخواری چرخش کند.
به قول یکی از نویسندههای آن زمان «این روزها هیچکس برای اسبها گریه نمیکند». خب، کسی برای مرغها و خوکها هم گریه نمیکرد. به علاوه، سربازان آمریکایی و بریتانیایی به سختی میتوانستند به گیاهخواری پایبند باشند.
وزن گوشت در جیره ارتشیها به باقی مواد غذایی میچربید، پس اگر سرباز بودید و میخواستید شکمتان را سیر کنید چارهای نداشتید جز اینکه تا ذره آخر، غذای داخل بشقاب را بخورید. بیشتر سربازان هم با کمال میل این کار را میکردند. حتی برای خیلیهایشان که از خانوادههای فقیر روستایی آمده بودند، همین که دندانشان به جیره گوشت دستودلبازانه ارتشی میرسید، رویایی بود که به واقعیت پیوسته باشد.
این سربازها، بالاخره و برای اولین بار در زندگیشان قادر بودند هر چقدر دلشان میخواهد گوشت بخورند و گوشت در آن دوران، تا مدتها نماد قدرت و آیتمی لاکچری را داشت که دست خیلیها بهش نمیرسید؛ گوشتی که پر از طعم اومامی، چربی و لذت بود و مقایسه بین جیره غذایی ارتشهای بریتانیا و آلمان این را بخوبی نشان میدهد.
جیره غذایی ارتش در جنگ اول جهانی
غذا از ضروریات زندگی ارتشیهاست. فرماندهان میدانستند اگر شکم سربازها سیر نباشد، خبری از پیروزی در جنگ هم نیست. به همین خاطر، بریتانیا برای ارتش خود جیره مفصلی شامل چند برش بیکن، گوشت گاو پخته و نمک سود، یک چهارم قرصِ نان گندم، پنیر، سبزیجات، خردل و البته نوشیدنی تدارک دیده بود.
در کنار غذا، توشهای از انواع ابزارهای آمادهسازی و خوردن غذا هم به سربازها میدادند که حاوی یک عدد چنگال، یک قاشق، یک چاقو، و البته تیغ اصلاح بود.
در ابتدای جنگ (سال ۱۹۱۴)، جیره غذایی بریتانیاییها و آلمانیها از گوشت و سیبزمینی تشکیل شده بود و جیره گوشت بریتانیاییها از آلمانیها بیشتر بود. البته فکر نکنید به سربازها استیک میدادند، گوشت عبارت بود از یک تکه گوشت لخم با حداقل میزان چربی که از تمام قسمتهایش بتوان برای نیرو گرفتن استفاده کرد. اما همان تکه گوشت لخم را میشد خرد کرد و با ترکیب سیبزمینی از آن خورشت ساخت. به مرور که جنگ طولانیتر میشد، گوشت را خرد شده و پخته، داخل قوطیهای فلزی کوچک به جبههها میفرستاندند که گاهی مشکلاتی گوارشی مثل اسهال و تهوع را برای سربازها بدنبال داشت.
در کنار نان و پنیر، به بریتانیاییها مربا هم میدادند. بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ بخصوص در جبهه آلمانیها میزان غذا که مرکب از نخود سبز، سیبزمینی و گوشت بود، کمتر و کمتر شد تا اینکه سال ۱۹۱۸ سربازان آلمان تنها خورشتهایی آبکی برای خوردن داشتند. البته در کنار این غذا، نان شلغم هم سرو میشد.
به لحاظ میزان کالری، جیره بریتانیاییها ۴۵۰۰ کالری و جیره آلمانیها ۳۵۰۰ کالری داشت. ظاهرا بریتانیاییها با اتکا به تجربیات خود از نبردهای نظامی که طی اعصار گذشته در نقاط مختلف دنیا انجام داده بودند، در جبهه غذا موفقتر عمل کردند. البته این ماجرا یک سویه دیگر هم داشت، و آن روانه کردن غذای بیشتر به جبههها به ازای دعوت از شهروندان غیرنظامی به صرفهجویی در مصرف مواد غذایی مثل گندم و نان بود که در جنگ دوم جهانی به خوبی نمود پیدا کرد.
جیرهبندی غذای شهروندان در جنگ دوم جهانی
در فاصله دو جنگ جهانی، گوشت برای شهروندان آمریکایی و اروپایی آنچنان خوراک خوشمزه و نایابی بود که بیش از قبل تبدیل به نماد اعلام طبقه اجتماعی شد. روانشناسان اجتماعی در توضیح این وضعیت آن را نمودی از «اصل کمیابی» (Scarcity Principle) میدانستند. طبق این اصل، هرچه عرضه چیزی کمتر باشد، ما ارزش بیشتری برای آن قائل هستیم.
سال ۱۹۴۰ (دو سال بعد از شروع جنگ دوم جهانی) در نظرسنجیای از آمریکاییان سوال کردند «غذایی که بیشتر از همه عاشق خوردنش هستید را نام ببرید؟». جایگاه اول به تخممرغ و کالباس رسید، دوم به دنده گوشت گاو، سوم به مرغ، لابستر و کالباس پخته ویرجینیایی. هیچ غذای گیاهیای در این فهرست وجود نداشت.
همزمان با آمریکا، در انگلستان اتفاق عجیبی داشت روی میداد؛ طی جنگ دوم جهانی، تعداد گیاهخواران داوطلب در این کشور سیر صعودی به خودت گرفت. آیا سختیهای جنگ سبب شده بود تا بریتانیاییها ارتباطی مابین رنج حیوانات و رنج انسانها پیدا کنند و همین انگیزهای برای دست کشیدن آنها از خوردن گوشت به شمار میآمد؟ راستش نه، موضوع از این قرار نبود.
اگر در بریتانیا خود را گیاهخوار اعلام میکردی، سهم پروپیمانتری از پنیر در جیره غذاییات درنظر میگرفتند که خیلی جذابتر از جیره گوشتی مقرر شده برای شهروندان بود. گوشتی که آن زمان به مردم عادی میرسید، نه چشمگیر بود و نه میشد از ادامه پیدا کردن توزیعش اطمینان داشت. اگر هدف فراهم کردن تغذیه بهتر برای اعضای خانواده بود، واضح است که سبد غذایی گیاهخواری ارزش غذایی بیشتری داشت.
مصرف گوشت در بریتانیای درگیر جنگ دوم جهانی
در جنگ دوم جهانی، شهروندان بریتانیا کتابچههای مخصوصی داشتند که دستورالعمل جیره غذایی دولتی را مشخص میکرد و کوپنهایی مخصوص مردان، زنان و کودکان به آنها الصاق شده بود. خبری از شکلات و شیرینی نبود، زیرا قسمت اعظم غذا باید وارد بریتانیا میشد و جایی برای هوسهای اینگونه وجود نداشت.
جیرهبندی غذا در انگلستان در ۸ ژانویه ۱۹۴۰ به صورت رسمی اعلام شد. بیکن، کره و شکر اولین اقلام جیرهبندی شده بودند و در مجموع، روزانه ۳۰۰۰ کالری به مردم اختصاص داده شده بود.
در این بین، گوشت آخرین مادهای بود که دسترسی به آن محدود شد، یعنی اواخر جنگ و در سال ۱۹۵۴٫ مردم از تمام قسمتهای قابل استفاده مثل رودهها، قلب و زبان حیوانات قصابی شده غذا درست میکردند و کار مدیریت جیره اعضای خانواده و تقسیمبندی و درست کردن غذا برای همه اعضا، به عهده مادران و زنان خانه بود. اگر دختر یا پسر مدرسهای خانواده هوس میکرد تا دو شب پشت سر هم همراه نانش، تکهای از پنیر جیره دریافتیاش را هم بخورد، مادر به او یادآوری میکرد که نمیتواند این کار را بکند.
تبلیغات دولتی مربوط به مصرف غذا در جنگ، برای ترغیب مردم به کاهش مصرف نان و بخشیدن مازاد موادغذایی به جبههها در دوران جنگهای جهانی، آشپزخانه را بدل به نمادینترین مکان خانهها کرده بود، گویی قلب جنگ علاوه بر سنگرها در اجاق آشپزخانهها هم میطپید.
انواع گوشت و دسترسی به آنها در زمان جنگ
بریتانیا به علت موقعیت خاص جغرافیایی خود در زمان جنگ دوم جهانی از نظر غذایی در حالت تهدید قرار داشت. این کشور که تا قبل از جنگ ۲۲ میلیون تن غذا وارد میکرد، به علت آمار بالای کشتیها و قایقهای غرق شده توسط نیروهای دشمن، و نیازی که به اختصاص دادن فضای این وسایل حمل و نقل دریایی به واردسازی مهمات و مواد صنعتی داشت، تنها ۱۱ میلیون تن غذا وارد میکرد.
پس صبح و شب کارشناسان تغذیه در رادیو مردم را تشویق به کم مصرف کردن یا جایگزینی مواد غذایی، از جمله انواع گوشت میکردند. و داستان دسترسی به گوشت گاو، خوک و مرغ به طور خلاصه از این قرار بود:
گوشت اسب و امعا و احشا
باید دانست همه انواع گوشت هم در بریتانیا جیرهبندی نشد. برای کسانی که خواستار گوشت اسب بودند، گوشت اسب به وفور موجود بود. در عین حال به علت بازار سیاهی که بوجود آمده بود، زنان خانهدار در برابر خرید بیف مقاومت میکردند، زیرا مطمئن نبودند واقعا گوشت گاو بهشان فروخته شود و گوشت اسب بهشان قالب نکنند.
امعا و احشای حیوانات و سوسیس هم بین سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۴جیرهبندی شده بود، با این وجود باز هم کمیاب بود و کسانی که واقعا هوس به سیخ کشیدن یا پختن دل و جگر را داشتند برای بدست آوردنش حاضر بودند هر مقدار پول پرداخت کنند.
سوسیس و کنسرو گوشت
سوسیس تبدیل به رویا شده بود و آنچه دولت بین خانوادهها توزیع میکرد گوشت کمی داشت. قسمت اعظم این سوسیسها از ذرت و چربی تشکیل شده بود. در نهایت، وزارت غذا قانونی وضع کرد که طبق آن سوسیسها بایستی حداقل ۱۰% گوشت میداشتند.
پایِ گوشت جیرهبندی نشده بود، اما گوشت داخلش به احتمال زیاد از کنسروهای آمریکایی اِسپَم (Spam) بود. این کنسروهای گوشتی از سردست خرد شده خوک، نمک، آب، شکر و سدیم نیترات پر شده بودند و هدیهای از سمت خدا به حساب میآمدند. فراوان بودند و مردم محتویات آنها را در ماهیتابه سرخ میکردند یا با گوشتکوب پهن کرده و همراه چیپس در روغن میانداختند.
در برههای از جنگ بریتانیا مجددا دست به دامان آمریکا شد تا برایش کنسرو بفرستند. کنسروهای ویلسون مور (Wilson’s Mor) هرچند به لحاظ مواد تشکیلدهنده مشابه اسپم بودند، اما ابعاد بزرگی داشتند و حجیم بودند. به این جهت به راحتی میشد از محتویاتشان –سردرست خرد شده و مزهدار شده خوک- برای تهیه چندین وعده غذایی صبحانه، ناهار و شام استفاده کرد. لازم به ذکر است برای اینکه دستت به یک قوطی کنسرو مور برسد، باید ۱۶ امتیاز میداشتید. مزیت دیگری که کنسرو یاد شده را بین مردم بریتانیا بسیار محبوب میکرد، وجود ۲۲۲ گرم چربی خالص روی سوسیسهای گوشتی داخلش بود که برای پخت غذا واقعا کاربردی بود.
ماهی و نهنگ
در این بین به علت دسترسی مستقیم انگلستان به دریا، ماهی، بخصوص در بعضی استانها فراوان بود و جبران کمبود گوشت قرمز را میکرد، البته اگر حاضر میشدی در صف طولانی ماهیفروشیها بایستی. حتی ساکنان شهرستانهای داخل جزیره، وقتی به شهرهای بندری یا نزدیکِ دریا مثل بریستُول (Bristol) میآمدند به ازای گوشت مرغ و خرگوش شکارشان، ماهی یا شکر میخریدند و ترجیح میدادند به جای انتخاب گیاهخورای ، ماهی و نهنگ بخورند.
از این نکته نباید غافل شد که وزارت غذای بریتانیا نتوانست شیوه موثری برای جیرهبندی ماهی پیدا کند، زیرا اصل مهم برای جای دادن مادهای غذایی در فهرست جیرهبندی این بود که بتوان از تامین مدام آن برای تمام شهروندان کشور در نقاط مختلف اطمینان داشت. حالا تصور کنید چند تا ماهیگیر حاضر بودند قایق خود را به آب بزنند، و خطر روبرو شدن با زیردریایی آلمانیها یا شرکایشان و بمباران شدن توسط بمبافکنها را به جان بخرند؟
اقدام دیگر وزارت غذای بریتانیا عرضه گوشت وال و تشویق مردم به جا دادن این گوشت در برنامه غذاییشان بود به این منظور حتی دستور غذاهایی را هم نشر میدادند. اما با وجود تمام این اقدامات، زنان خانهدار شکایت داشتند که گوشت وال مزه نمیدهد. آنها تمام شب گوشتها را داخل سرکه میخواباندند و تمام روز روی اجاق میگذاشتند تا بپزد، اما چون قلق پختن و مزهدار کردن گوشت را کسی نمیدانست مردم استقبالی از آن نکردند.
خرگوش و پرندگان وحشی
نگهداری و پرورش خرگوش به عنوان منبع پروتئین در این دوره بسیار رایج شد. خرگوش در تمام مدت سال زاد و ولد میکرد و تازه میشد پوستش را هم به ازای گوشتهای دیگر مبادله کرد یا برای تهیه چکمه و کت و غیره فروخت. شکار خرگوش و کبوتر و پرندگان دیگر، نگهداری و پرورش مرغ و خروس هم همزمان رایج شد.
مرغ و خوک
یک سال بعد از شروع جنگ (سال ۱۹۴۰)، به علت کمبود نواله برای تغذیه مرغها، مقرر شد میلیونها مرغ پرورشی کشتار شده و به عنوان غذا در سراسر کشور توزیع شوند. این مسئله، خود کمبود تخممرغ را بدنبال داشت و دولت ناچار از جیرهبندی تخممرغ به یک عدد سهم هفتگی برای هر نفر شد. البته برای مادران باردار و گیاهخواران این مقدار دو عدد تخممرغ بود.
کسانی که تا قبل از این مرغ و خروس نگهداری نکرده بودند و امکانش را داشتند، در حیاط پشتی منازل این کار را شروع کردند. جیره تخممرغ این افراد حذف شده و به ازایش سهمی از غلات به آنها داده شد، تا برای تغذیه مرغها استفاده کنند و مجبور بودند تخممرغهای تولیدی را با دولت تقسیم کنند.
در آن دوران اجتماعات مختلفی از مردم که متشکل از خانوارهای ساکن یک محل بود باشگاههایی را مخصوص پرورش خوک هم راهاندازی میکردند. آنها به صورت اشتراکی خوکی را خریداری کرده، و مشخصات واحد تولیدیشان توسط دولت ثبت میشد، افراد بایستی به ازای این کار کوپنهای گوشت جیره غذاییشان را تحویل دولت میدادند. همچنین، اگر کسی در ملک شخصیاش اقدام به این کار میکرد باز هم باید ثبت میشد، زیرا نیمی از گوشت خوک سهم دولت بود.
در بسیاری از شهرهای انگلستان، شوراهای شهر دستور داده بودند سطلهای دورریز و زباله غذا را در خیابانها قرار بدهند تا پوست میوهها و سبزیجات دور ریز برای تغذیه خوکهای پرورشی استفاده شود. راهاندازی باشگاههای پرورش خوک باعث شد تا هزاران کیلو گوشت خوک تولید شود.
باقی مواد خوراکی: مربا، لبنیات و سبزیجات
مردم عادی باید نهایت خلاقیت خود را برای تغذیه به کار میگرفتند که به دستورغذاهایی کاملا بدیع منتهی میشد. دل همه برای شیرینی و شکر تنگ شده بود، پس مربای مغزاستخوان بوجود آمد که مزه جالبی نداشت ولی بهتر از هیچی بود.
برای جبران کمبود سبزیجات، مردم باغچه جلوی منزل، پارکهای عمومی و هر فضایی را که خاک داشت آماده میکردند و در آن بذر سبزیجات میکاشتند. یکی از تفریحات بچهها این بود که در ایام تعطیلات به مزارع اقوام و آشنایان بروند و چند روزی از شیر و خامه محلی لذت ببرند.
در این بین، وزارت غذای بریتانیا هم دستورغذاهایی مناسب وضعیت روز جامعه را منتشر میکرد. یکی از همین دستورها که به عنوان غذای اصلی برای شام پیشنهاد داده شده بود، پای وولتون (Woolton Pie) نام داشت، بسیار ساده بود و بدون هیچ نوع ماده اولیهای که چیزی به طعم بیمزه آن اضافه کند تهیه میشد. هرچند این غذا پر از ویتامین و فیبر بود، اما خب مردم زیاد علاقهای به مزه هویج و کلم و سیبزمینی و شلغم خرد شده و پخته نداشتند.
اوجگیری وگانیسم پس از پایان جنگ دوم جهانی
بعد از جنگ، به محض اینکه گوشت خوک و بیف دوباره فراوان شد، همه آن به اصطلاح گیاهخوارها از خدا خواسته کارد و چنگالهایشان را بدست گرفتند و در مرغ و گوشت و استیک فرو کردند – تازه بیشتر از قبل. این بار فراوانی گوشت بعد از اتمام جنگ، نمادی از صلح و برکت به شمار میآمد.
عواملی مانند کمبودهای غذایی دوران جنگ، حجم عظیم رنج انسانها که دیگر جایی برای غصه خوردن به حال حیوانات باقی نمیگذاشت و جیرههای غذایی پر از گوشت ارتش، همگی برای متوقف کردن جنبش وگانیسم به نظر کافی میرسید.
از طرفی هیتلر به عنوان یک فرد گیاهخوار، وجهه این حرکت را هرچه بیشتر زیر سوال برده بود. هرچه باشد چند تا از شرح حالنویسهای هیتلر، از پایبندی او به رعایت رژیم غذایی بر پایه گیاهخواری یاد کرده بودند، آیا او دلسوز حیوانات بود؟ در توصیف شخصیت هیتلر، او را آدمی با وسواس بیش از حد نسبت به بیماری یاد کردهاند. مثلا اگر دل و رودهاش به هم میپیچید آن را علامتی بر سرطان میدانست یا نگران لرزش عضلاتش بود. بنابراین رژیم گیاهی را برای تضمین سلامتی خود انتخاب کرده بود.
به مرور سالها که کمبودهای غذایی جنگ تبدیل به خاطره شد، مطالعات جدید و علمیتری انجام شدند که فواید رژیم گیاهخواری را نشان دادند و آگاهی از این مطالعات، شمار گیاهخواران را در غرب افزایش داد. البته همچنان مانند هواداران مکتب سیلوستر گراهام (Sylvester Graham – اصلاحگر رژیم غذایی و از معتقدان به گیاهخواری) در اوایل قرن نوزدهم یا فیثاغورثیها در قرن پنجم قبل از میلاد مسیح، طرفداران گیاهخواری در عصر مدرن از نظر بسیاری از افراد آدمهایی غیر عادی بودند که جرات سرپیچی از هنجارهای اجتماعی را به خود دادهاند.
شاید بیمناسبت نباشد تا در اینجا نقل قولی از مجله رَگز (Rags) به سال ۱۹۷۱ را بیاوریم که نوشته بود «از نظر بسیاری از آمریکاییها، گیاهخواری هم نمود دیگری از حرکت عجیب و غریب نسل جدید و مقاومت در مقابل نسل گذشته است که به غذاهای سنتی خانگی مادرانشان علاقه وافری داشتند».
اما در دهههای ۶۰ و ۷۰ واقعا چیزی فرق کرده بود: عجیب و غریب بودن چیز بدی نبود. در این عصر که به عصر سرگرمی و تلوزیون شهره است، هیپیهای عاشق گرانولا در صدر اخبار قرار داشتند و به قدری توجهات به آنها جلب شد که تبدیل به گروهی آشنا برای مردم شدند.
این روند در دهه ۸۰ آمریکا که مشخصههای بارز آن نمایشهای تلوزیونیای مثل دالاس (Dallas)و داینستی (Dynasty) بود کمرنگتر شد. در این برنامههای تلوزیونی، سبک زندگی پر زرق و برق تبلیغ میشد و هرچیزی نماد قدرت و مطلوب، مثل گوشت دوباره در دایره توجه مردم قرار گرفت.
اکنون در آغاز قرن ۲۱ ایستادهایم و به دلایلی فراتر از سالمخواری یا ترحم به حال حیوانات، رژیم گیاهخواری و وگانیسم در حال اوج گرفتن است. از جمله این دلایل نگرانیهای زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی است. آیا این بار این انگیزهها برای دست کشیدن ما از عادت دو و نیم میلیون ساله گوشتخواریمان کفایت میکند؟
همانطور که می دانید انواع سکه وجود دارد، سکه امامی، سکه بهار آزادی، سکه پارسیان، سکه گرمی، سکه غیر بانکی. آسمونی در این بخش تفاوت سکه امامی، بهار آزادی، پارسیان، گرمی و سکه غیر بانکی را شرح می دهد. همچنین پس از مطالعه این مطلب میتوانید بیشتر راجع به تاریخچه سکه در ایران که قبل تر در آسمونی منتشر کردیم نیز بخوانید.
تفاوت سکه های امامی، بهار آزادی، پارسیان، گرمی و غیر بانکی را در عکس زیر میتوانید ببینید:
سکه امامی چیست؟
از نظر شکل: سکهها در دو نوع «طرح قدیم» (1358 تا 1370) و «طرح جدید (امامی)» (1370 تاکنون) هستند.
از نظر قطع: سکهها در انواع «ربع»، «نیم»، «یک» یا «تمام»، «دو و نیم»، و «پنج» بهار آزادی موجود هستند.
پس از انقلاب 1357 ایران، به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و با تأیید و دستور نخست وزیر دولت موقت، به مناسبت و یادبود نخستین بهار پیروزی انقلاب 1357 در ایران، اجازه ضرب انواع مسکوک طلا بنام «بهار آزادی» صادر شد. از آن زمان تاکنون، سکههای بهار آزادی با دو طرح مختلف ضرب شدهاند: یک روی این سکه بنام علی بن ابیطالب بود شش بار تکرار «علی» به خط معقلی تزیینی در داخل یک شش ضلعی، و قید عبارت «بانک ملی ایران» در زیر آن) و بر روی دیگر آن تصویر بارگاه علی بن موسی الرضا به همراه عبارت «نخستین بهار آزادی» و تاریخ 1358 منقوش بود. از آن پس تا سال 1370، انواع سکههای بهار آزادی با همین طرح تولید میشد. به غیر از شکل ظاهری، اختلاف مهم دیگری بین سکههای طرح قدیم و جدید وجود دارد که در زمان ضرب آنهاست، چرا که بانک مرکزی دیگر به ضرب سکه طرح قدیم اقدام نمیکند؛ این مسئله، موجب ویژگی خاص سکههای طرح قدیم، و افزایش قیمت آنها نسبت به سکههای طرح جدید میشود، وگرنه در میزان طلای به کار رفته در سکههای طرح جدید و قدیم کوچکترین تفاوتی وجود ندارد.
سکه بهار آزادی چیست؟
سکه بهار آزادی یکی از مسکوکات طلای قانونی در جمهوری اسلامی ایران است. از سال 1358 خورشیدی، به مناسبت و یادبود پیروزی انقلاب 1357 ایران، انواع سکههای بهار آزادی در دو طرح متفاوت و در قطعهای مختلف ضرب شدهاست. عیار طلای این سکهها (اعم از طرح قدیم و جدید) 900 در 1000 است. معمولاً در هر سال ضرابخانهٔ بانک مرکزی ایران، سکهها را ضرب کرده و از طریق بانکهای عامل یا صرافیهای مجاز به بازار عرضه میکند. این سکهها به صورت خرد یا عمده و به قیمت روز خرید و فروش میشوند. سکهٔ بهار آزادی به عنوان هدیه، مهریهٔ ازدواج، عیدی کارمندان دولت و نیز برای سرمایه گذاری و پس انداز مورد استفاده قرار میگیرد.
سکه پارسیان چیست؟
سکه پارسیان به دلیل شباهتی که با سکه دارد به عنوان سکه شناخته میشود که همانند سکه بهار آزادی و یا نیم و ربع بهار آزادی دارای وزن ثابت نمی باشند و هر کدام دارای وزنی مجزا میباشد که در صورت پرس بودن بر روی کاغذ آن درج گردیده است مثلا 500/0 (پانصدسوت) یا 750/ 0 (هفتصد و پنجاه سوت) و یا 1/250 (یک گرم و دویست و پنجاه سوت) و در قسمتی دیگر عیار آن ثبت شده است که باید 750 یا 18 عیار را ثبت کرده باشد.
شایان ذکر است که سعی کنید طلای فوق را از طلافروشی های معتبر خریداری نمایید زیرا تعدادی فرصت طلب از این موقعیت سوءاستفاده کرده و اقدام به ضرب این نوع طلا با عیار پایین نموده اند.
نحوه محاسبه قیمت سکه پارسیان
برای محاسبه ارزش طلای فوق، فقط کافی است وزن مربوطه را در قیمت هرگرم طلای 18 عیار ضرب نمایید که آخرین نرخ طلا را میتوانید از ستون منوی اصلی، صفحه نخست (در بخش کیوسک) را انتخاب و آخرین نرخ را مشاهده نمایید.
قیمت روز سکه پارسیان = وزن سکه پارسیان * قیمت روز طلا 18 عیار
مثال: اگر وزن طلا 0/500 سوت باشد و قیمت هر گرم طلا 2.500.000 تومان باشد:
1.250.000 تومان =0/500(سوت) * 2.500.000تومان
نکته: وقتی شما بخواهید طلای فوق را از یک فروشگاه طلا فروشی خریداری نمایید 20000 تا 30000 تومان به مبلغ فوق باید اضافه نمایید، مثلا شما قبلا در منزل از این نوع سکه ها دارید و برای یک مهمانی قصد هدیه دادن آن را داشته باشید،و یا کسی برای شما هدیه آورده است و میخواهد تخمین قیمتی برای آن داشته باشید، شما بایستی بدانید که جدای از ارزش طلای آن که وزن را در قیمت هر گرم طلای 18 عیار ضرب مینمایید،فروشنده آن نیز به عنوان سود و همچنین اجرت ساخت سکه فوق مبلغی را دریافت مینماید که قاعدتا نباید بیشتر از 30000 تومان باشد(البته بستگی به فروشنده نیز دارد!)
سکه گرمی چیست؟
سکههای یک گرمی همان گونه که از نامش پیداست سکههای طلا با وزن تقریباً یک گرم است که در سالهای اخیر به بازار سکهٔ ایران افزوده شدهاست. در تاریخ هیجدهم مرداد ماه هشتاد و نه خورشیدی که مصادف با پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری بانک مرکزی ایران بود، از اولین سکه یک گرمی ضرب شده در ایران توسط رئیس بانک مرکزی رونمایی شد. اما تا زمان ورود انبوه این سکه به بازار حدود شش ماه زمان سپری شد و سرانجام در شانزدهم بهمن هشتادو نه پای سکههای جدید طلای بانک مرکزی به بازار سکه ی ایران باز شد.
عیار این سکهها همانند سایر سکههای واقعی 900 در هزار و وزن آنها 01/1 گرم و قطرشان 3/13 میلیمتر است.
از نکات قابل توجه این سری از سکهها عرضه آنها به شکل بستهبندی وکیوم با رعایت مسائل ایمنی میباشد. اندازه بستهبندی این سکهها 55 در 95 میلیمتر و کاغذ آنها نیز دارای واتر مارک مواج و فایبرهای نامریی فلورسنتی رنگی است. تمامی مراحل بستهبندی سکه توسط بانک مرکزی صورت گرفته و اساساً خرید و فروش آن بدون این بستهبندی کاملاً غیر متعارف میباشد. مرکب به کار رفته در بستهبندی این سکهها فلورسنت و حرارتی (ترمو) و طرح ناقص گل شمسه وسط گلهای ختایی در گوشههای آن حک شدهاست. بر یک روی این سکهها تصویر آیت الله خمینی و بر روی دیگر آن نگارهای گرافیکی از کلمه علی و در زیر آن عبارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نقش بستهاست.
از ویژگیهای دیگر سکههای یک گرمی این است که برخلاف سایر سکههای رایج در بازار، تاریخ ضرب بر روی آن حک نشدهاست. بانک مرکزی دلیل این امر را جلوگیری از پیدایش اختلاف نرخ سکه بر اساس سال ضرب آن عنوان نمودهاست.
از آنجایی که سکههای رسمی بانک مرکزی در قطعات ربع، نیم و تمام در دو طرح قدیم و جدید با عیار نهصد در هزاردر بازار موجود بود، با افزایش قیمت این سکهها وکاهش توان خرید مردم به خصوص برای اهدای آن در مناسبتها، سکههای پارسیان رونق بیشتری یافتند. اما سکههای پارسیان در واقع سکه نبوده و عیارشان نیز با عیار سکههای رایج تفاوت داشت. از همین رو بانک مرکزی تصمیم به ضرب نسل جدید سکههای استاندارد گرفت تا با این کار جوابگوی بخشی از جامعه که خواهان ضرب سکه با قیمتهای مناسب ترو رعایت استانداردهای ضرب سکه بودند باشد.
سکه غیر بانکی چیست؟
در باب تشخیص سکه بانکی و سکه غیر بانکی یک چیز باید در نظر گرفته شود که سکه غیر بانکی از اسم آن مشخص است مال بانک نیست و افراد سودجو جهت کسب سود بیشتر اقدام به جعل شکل سکه میکنند در صورتی که سکه بانکی توسط ضرابخانه بانک مرکزی ضرب میشود و قانونی است. خرید و یا فروش سکه غیر بانکی ممنوع میباشد و برابر قوانین با افراد متخلف برخورد خواهد شد.
روش تشخیص سکه بانکی از غیر بانکی
وزن سکه
قالبا برای تشخیص سکه بانکی از غیر بانکی به وزن آن نگاه میکنند چرا چون وزن سکه های غیر بانکی دقیق نیست و کمتر می باشد و افراد سودجو خیلی دلسوز شما نیستند و از هر کجای سکه غیر بانکی که بخواهند کم میکنند تا به سود خود برسند.
شکل سکه
شکل سکه های بانکی و غیر بانکی را زمانی که در کنار همدیگر قرار دهیم قابل تشخیص هستند ولی در زمانی که سکه غیر بانکی تک باشد شما باید از کنگره ها و تصاویر کامپیوتری روی آن و اینکه سکه غیر بانکی تخت نیست و معمولا تاب برداشته و محدب شکل است زمانی که سکه را روی یک شیشه بیاندازید تاب برداشتگی آن واضح است . کنگره اطراف سکه یک شکل و یک دست نیست . در تصویر بارگاه امام رضا آجرها ی مناره و گنبد اما رضا منظم و یک شکل نیست و کج و توی یک ردیف چاپ نشده و در ضخامت سکه جایی که محیط دایره به پایان میرسد کنگره ای وجود ندارد در صورتی که در سکه بانکی این موارد کاملا رعایت شده است.
عیار سکه
عیار سکه های بانکی و غیر بانکی با هم فرق داره معمولا بانک هیچ گاه با توجه به اعتبار خودش اقدام به کم کردن عیار نمیکنه و این دلال و فرد سودجو هست که از عیار طلا کم میکنه تا به سود خودش برسه یعنی اینکه طلای سکه های غیر بانکی مقداری از عیار سکه های بانکی کمتر است .
بسته بندی سکه
بسته بندی سکه های غیربانکی را کسی انجام نمیدهد و درج آدرس و نشانی بروی آن برای فرد بسته بندی کننده یعنی گیر افتادن در چنگال قانون پس افراد سعی میکنند سکه های قانونی را بسته بندی کنند و روی آنها تبلیغات انجام میدهد. پس دقت کنید سکه های بانکی و غیر بانکی را بسته بندی میکنند که تبلیغات فروشگاه و یا واحد صنفی را درج کنند و این تبلیغات تماس تلفنی و آدرس فیزیکی فروشگاه را شامل میشود. در صورتی که فرد متخلف هرگز جا و مکان خود را فاش نمیکند.
خصوصیات افراد برونگرا نسبت به درونگرا ها بیشتر به برقراری روابط اجتماعی آنها مربوط می شود. برونگراها از تعاملات و برقراری روابط اجتماعی انرژی می گیرند. افرادی که برون گرا هستند معمولاً از گذراندن وقت با افراد دیگر هیجان زده می شوند. آنها دوستان اجتماعی زیادی دارند و به طور کلی تمایل به عزت نفس بالایی دارند. افراد دیگر اغلب آنها را اجتماعی، دوستانه و پرحرف توصیف می کنند. اما اگر دوست دارید بدانید که شما برونگرا یا درونگرا هستید
مهمترین ویژگی های برونگرا بودن
درون گرایی و برون گرایی یکی از ابعاد اصلی شخصیت هستند که انواع شخصیت های افراد را تشکیل می دهند. افراد برون گرا ها تمایل دارند که جمعی، قاطع، خونگرم، فعال، هیجان خواه و مثبت اندیش باشند.
از جنبه مثبت، برونگراها اغلب به عنوان افرادی پرحرف، اجتماعی، کنش گرا، مشتاق، دوستانه و برونگرا توصیف می شوند. از جنبه منفی، آنها گاهی اوقات به عنوان افرادی که به دنبال جالب توجه دیگران هستند، به راحتی حواسشان پرت می شود و نمی توانند زمانی را به تنهایی بگذرانند. برون گراها نیز به احتمال زیاد درگیر رفتارهای پرخطر می شوند. برخی از ویژگی ها و خصوصیات افراد برونگرا ها عبارتند از:از بودن در مرکز توجه لذت می برد.
از کار گروهی لذت می برد.
تمایل دارد قبل از فکر کردن ابتدا عمل کند.
دوست دارد با صحبت کردن ارتباط برقرار کند.
دوست دارد در مورد افکار و احساسات صحبت کند.
برای ایده ها و الهام گرفتن به دیگران و منابع خارجی نگاه می کند.
به طور کلی افراد برونگرا ویژگی های مشخصی دارند که عبارتند از:
برونگرا ها عاشق حرف زدن هستند.
اگر شما یک فرد برونگرا هستید بدون شک فقط از صحبت کردن با دوستان، اعضای خانواده و همکاران لذت نمی برید. شما دوست دارید با افراد غریبه صحبت کنید. دوست دارید با افراد جدید آشنا شوید و در مورد زندگی آنها اطلاعات کسب کنید. بر خلاف درونگراها که تمایل دارند قبل از صحبت کردن فکر کنند، برونگراها می خواهند که به عنوان راهی برای کشف و سازماندهی افکار و ایده های خود صحبت کنند. تحقیقات نشان داده است که درونگراها تمایل دارند به شیوه های مشخص تری صحبت کنند، در حالی که گفتار برونگرا تمایل بیشتری به انتزاعی دارد. برون گراها نیز دایره وسیعی از دوستان دارند.
افراد برونگرا اهل معاشرت کردن هستند.
برونگراها دوست دارند روابط اجتماعی وسیعی داشته باشند و در واقع از این روابط خود انرژی می گیرند .وقتی افراد برون گرا مجبورند زمان زیادی را به تنهایی بگذرانند، اغلب احساس تنهایی و بی حالی می کنند. یک برونگرا تقریباً همیشه وقت خود را با جمع سپری می کند.
برونگرا ها در مورد مشکلات خود بحث می کنند.
در صورتی که تیپ شخصیتی شما یک برونگرا باشد حتما وقتی با مشکلی مواجه می شوید، ترجیح می دهید در مورد مسائل و گزینه های مختلف با دیگران صحبت کنید. صحبت کردن در مورد مشکلات احتمالی به شما کمک می کند تا موضوع را عمیقاً بررسی کنید و بفهمید کدام گزینه بهترین نتیجه را برای شما دارد. بعد از یک روز سخت در محل کار یا مدرسه، صحبت کردن در مورد آن با دوستان یا خانواده می تواند به شما کمک کند کمتر استرس داشته باشید. از سوی دیگر، افراد درونگرا ترجیح می دهند به جای صحبت در مورد مشکلات به آنها فکر کنند و پس از یک روز پرتلاش، زمانی را به تنهایی بگذرانند.
افراد برونگرا همیشه در دسترس هستند.
از آنجایی که افراد با این تیپ شخصیتی تعامل و برقراری روابط با افراد دیگر را بسیار دوست دارند، به نظر می رسد افراد برون گرا دوست داشتنی تر و قابل دسترس تر هستند. یک برونگرا در یک مهمانی، احتمالاً اولین کسی است که به سمت مهمانان جدید می رود و خودش را معرفی می کند. برونگراها معمولاً ملاقات با افراد جدید و یافتن دوستان جدید را آسان می دانند.
در حالی که گاهی اوقات درونگراها به عنوان افراد بسته و گوشه گیر تلقی می شوند، برونگراها معمولاً بسیار باز هستند و مایلند افکار و احساسات خود را به اشتراک بگذارند. به همین دلیل، افراد دیگر معمولاً متوجه می شوند که شناخت افراد برون گرا آسان تر است. اما با این حال باید به این نکته توجه داشته باشید که همه برونگراها مثل هم نیستند.
انواع برونگراها
بر اساس نظریه شخصیت کارل یونگ، برون گراها می توانند چهار نوع مختلف داشته باشند. چهار نوع برونگرا عبارتند از:
حسگرهای برونگرا که به شدت از دنیای فیزیکی الهام گرفته اند.
احساسات برونگرا که از گوش دادن و صحبت کردن با دیگران لذت می برند.
افراد شهودی برونگرا که از تفکر انتزاعی و گفتگوهای عمیق و بحث های دوستانه لذت می برند.
متفکران برون گرا که هدف گرا، موفق و قاطع هستند.
مزایای برونگرا بودن افراد
داشتن شخصیتی برونگرا از نظر عینی بهتر از داشتن شخصیتی درونگراتر نیست. هر تیپ شخصیتی نقاط قوت و ضعف خودش را دارد. برونگراها تمایل دارند زمان بیشتری را با افراد دیگر بگذرانند، زمان بیشتری را صرف فعالیت های اجتماعی کنند و دوستان بیشتری داشته باشند.
تحقیقات همچنین حاکی از آن است که افراد برون گرا نسبت به درون گراها شادتر هستند و کمتر مستعد ابتلا به برخی اختلالات روانی هستند. این بدان معنا نیست که برونگرا بودن بدون چالش است. تحقیقات نشان می دهد که برونگراها تمایل بیشتری به هیجان طلبی، تکانشگری، اعتماد به نفس بیش از حد، بی پروایی و عدم تحمل کسالت دارند.
چگونه بیشتر (یا کمتر) برونگرا باشیم؟
مواقعی وجود دارد که ممکن است بخواهید بیشتر شبیه یک برون گرا رفتار کنید، مانند زمانی که با افراد جدیدی ملاقات می کنید. در موارد دیگر، ممکن است بخواهید برخی از تمایلات برونگرایانه خود را مهار کنید، مانند زمانی که می خواهید زمان خود را صرف تفکر بیشتر کنید.
تحقیقات نشان میدهد که درونگراهایی که تلاش میکنند بیشتر برونگرا عمل کنند، ممکن است مزایایی از جمله افزایش احساس ارتباط و احساسات مثبتتر را تجربه کنند. در حالی که ژنتیک بیشترین نقش را در تعیین شخصیت کلی شما ایفا می کند، اما برخی راهکارها برای اینکه چگونه برونگرا باشیم وجود دارد.
اگر می خواهید بیشتر برونگرا باشید بهتر است به دنبال سرگرمی جدید بروید. کلوپها، ملاقاتها و گروههایی را پیدا کنید که بتوانید با افرادی که علایق مشترک شما را دارند تعامل بیشتری داشته باشید. افزایش قرار گرفتن در معرض اجتماعی می تواند به شما کمک کند تا احساس راحتی بیشتری در صحبت کردن با دیگران داشته باشید. در حالی که ممکن است ترجیح دهید در منطقه راحتی خود بمانید، جستجوی تجربیات جدید می تواند به شما در کشف جنبه های مختلف کمک کند.
اگر می خواهید تمایلات برون گرا بودن خود را کاهش دهید و به دنبال دانش درونی بیشتری باشید، بهتر است راهکارهای زیر را در نظر بگیرید:
فعالیتهای متفکرانه مانند تمرین تمرکز حواس یا مدیتیشن میتواند به شما این شانس را بدهد که بر آنچه در لحظه حال احساس و فکر میکنید تمرکز کنید.
وقت خود را به تنهایی بگذرانید. فعالیت های انفرادی مانند پیاده روی در طبیعت، خواندن کتاب، یا صرف غذا خوردن می تواند راه های خوبی برای گذراندن وقت به تفکر در افکار خود بدون حواس پرتی باشد.
نوشتن خاطرات روزانه می تواند به شما این فرصت را بدهد که عمیق تر در احساسات خود کاوش کنید و به زندگی درونی خود فکر کنید.
سوالات متداول
چگونه می توان برون گرا شد؟ تحقیقات نشان میدهد که میتوانید شخصیت خود را تا حدی تغییر دهید، اما این کار به زمان و تلاش نیاز دارد. مطالعات نشان می دهد که افراد می توانند یاد بگیرند که چگونه ویژگی های برون گرا خود را بهبود بخشند، اما این کار مستلزم تلاش منظم و مداوم است.
برونگرا بودن بهتر است یا درونگرا؟ هیچ نوع شخصیتی وجود ندارد که در تمام موقعیت ها بهتر باشد. برون گراها تمایل دارند در موقعیت هایی موفق شوند که از طبیعت برونگرا و اجتماعی آنها سود می برد. به همین دلیل است که آنها اغلب در موقعیت های رهبری و مشاغلی که شامل تعاملات اجتماعی زیادی است، برتری دارند.
برون گرا در مقابل درون گرا چیست؟ تفاوت اصلی بین برون گرا و درون گرا این است که از کجا انرژی می گیرند. برون گرا با معاشرت و گذراندن وقت در کنار دیگران انرژی می گیرد، درونگراها در این موقعیت ها احساس خستگی می کنند. در عوض، یک درونگرا با گذراندن زمان به تنهایی یا در گروه های کوچک احساس پرانرژی شدن می کند.
آیا یک برونگرا می تواند خجالتی باشد یا اعتماد به نفس نداشته باشد؟ کمرویی با درونگرایی یکی محسوب نمی شود. در حالی که یک فرد خجالتی تمایل دارد از موقعیت هایی که ممکن است مورد قضاوت قرار گیرند دور شود، یک درون گرا پس از گذراندن وقت با مردم به زمان نیاز دارد تا دوباره بتواند انرژی از دست رفته خودش را به دست بیاورد. یک برون گرا درونگرا – نوعی دو گرا – از معاشرت لذت می برد و در صورتی که خلق و خوی، شرایط شرایط برای او راحت باشد، می تواند از آن انرژی بگیرد.
سخن آخر
تغییر شخصیت کار آسانی نیست، اما شواهد نشان میدهد که اگر برای پرورش رفتارها و ویژگیهای برونگرایانه خود بیشتر تلاش کنید در طول زمان میتوانید برونگراتر شوید. اما به یاد داشته باشید که برونگرایی بودن یک ویژگی همه یا هیچ نیست. برخی از افراد ممکن است بسیار برونگرا باشند در حالی که برخی دیگر کمتر.
برون گرایی رایج تر از درون گرایی است و اغلب افراد برای افراد برونگرا ارزش بیشتری قائل می شود زیرا برون گراها در برقراری روابط با دیگران مهارت دارند. اما این بدان معنا نیست که یک تیپ شخصیتی بهتر از دیگری است. هر نوع مزایا و معایب خاص خود را دارد و حتی ممکن است متوجه شوید که در برخی موقعیتها برونگرا و در برخی موقعیتها بیشتر درونگرا هستید.
داریوش فرضیایی (۱۳۵۲ تهران) برنامه ساز بخش کودک و نوجوان تلویزیون میباشد که بیشتر به خاطر برنامه عموپورنگ شناخته میشود.
زادروز : ۱ مرداد ۱۳۵۲ تهران محل زندگی : تهران ملیت : ایرانی تحصیلات: کارشناسی گرافیک پیشه : مجری تلویزیونی ، گوینده سالهای فعالیت: ۱۳۷۳ تا کنون کارفرما : صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نقشهای برجسته: عمو پورنگ سبک : حوزه کودک و نوجوان دین : اسلام
داریوش فرضیایی برنامه ساز بخش کودک و نوجوان تلویزیون میباشد
داریوش فرضیائی متولد اول مرداد ۱۳۵۲ در تهران ، برنامه ساز بخش کودک و نوجوان تلویزیون میباشد که بیشتر به خاطر برنامه عموپورنگ شناخته میشود.
مادرش گیلانی و پدرش آذری هستند. او تحصیلات خود را در رشته گرافیک ادامه داد و با مدرک کارشناسی از دانشگاه فارغ التحصیل شد. از سال ۱۳۷۳ و در ۲۱ سالگی وارد صدا و سیما شد و فعالیت خود را با گزارشگری رادیو آغاز کرد.
پس از آن در برنامه عصر جمعه با رادیو در تیپهای مختلفی ظاهر شد که شاخص ترین آنها «گل پسر» و «ننه بلقیس» بود. با برنامه او «ما و شما» که به کارتونهای درخواستی بچهها اختصاص داشت وارد دنیای تصویر و تلویزیون شد. سال ۷۸ با مجموعه «تورنگ و پورنگ» بین بچهها چهره شد و پس از آن در ماه رمضان سال ۱۳۸۱ با اجرای برنامه کودک و نوجوان و اسم مستعار هنری «عمو پورنگ» بین مخاطبان کودک و بزرگسال محبوبیت یافت.
داریوش فرضیایی بیشتر به خاطر برنامه عموپورنگ شناخته میشود
از دیگر کارهای فرضیائی میتوان به «شبکه بی طرف»، «یکی و تکی»، «باز باران با طراوت» و… اشاره کرد. عشق و علاقه وصف ناپذیر او به مادر مهربانش ستودنی است و اجراهای دلنشین و صمیمی او سبب شد بر اساس نظرسنجیهای صورت گرفته ۹۸% بیننده را به خود اختصاص دهد. همکاری وی با مجری خردسالی به نام امیرمحمد هم در محبوبیت برنامههایش تاثیر گذار بوده است. وی به همراه امیرمحمد در برنامهای که صداوسیما با همکاری اداره راهنمایی و رانندگی تدارک دیده بود (همیار پلیس) به عنوان مجری و بازیگر ایفای نقش کرده است.
برنامههای تلویزیونی: ما و شما (۱۳۷۴) تورنگ و پورنگ (۱۳۷۸) کودک و نوجوان (۱۳۸۱) ویژه ماه رمضان (۱۳۸۱) شبکه بی طرف (۱۳۸۳) یکی و تکی (۱۳۸۴) باز باران با طراوت (۱۳۸۵) شبکه کودک شبکه کوچک (۱۳۸۷) فوق برنامه عمو پورنگ (۱۳۸۸) بوستان دوستان پورنگ (۱۳۸۹) عبور موقت (۱۳۹۰) هزار و شصت و شونزده (۱۳۹۱) کتابخانه عمو پورنگ (۱۳۹۳–۱۳۹۲) عیدانه ۹۴ عمو پورنگ (۱۳۹۴) محله گل و بلبل (١٣٩۴) عیدانه ۹۵ عموپورنگ (۱۳۹۵)