۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوران پادشاهی کوروش کبیر» ثبت شده است

درباره حکومت هخامنشی بیشتر بداتید

 

 

هخامنشیان,پایتخت هخامنشیان,اولین پادشاه هخامنشیان

هخامنشیان نام سرسلسله دودمان خود، هخامنش، را روی سلسله خود گذاشتند

به گروهی از آریایی ها که حکومتی را در فلات ایران به فرماندگی کوروش بزرگ( انشان) تأسیس کردند؛ هخامنشیان گفته میشود. شاهنشاهی هخامنشی که به عنوان بزرگترین قدرت جهان باستانی محسوب میشد؛ بر ایران از دوران ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد، حکومت کرد.

هخامنشیان

 سلسله هخامنشی در ایران توانست نخستین نمونه تشکیل دولت و امپراطوری را به دنیای غرب نشان دهد. مادها مقدمات تشکیل این دولت پادشاهی مقتدر را پایه گذاری کردند. اصلیت مادها به نواحی شمال ایران برمی گردد که زبان مرسوم در بین آن ها ایرانی بود. هخامنشیان یکی از خاندان پاسارگادیان که محل زندگی آن ها در پارس بود و هخامنش، نام سَر دودمان آنها بوده است. داریوش بزرگ، پس از کوروش بزرگ و پسرش کمبوجیه در زمان بردیای دروغین، شورش های درونی و سرکوب شورشیان را فرونشاند و از این طریق باعث ایجاد دستگاه های کشوری و دیوانی منظم شد که همهٔ کشورها و ایالت های پیرو شاهنشاهی داریوش بزرگ، براساس آن قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر و با مرکز شاهنشاهی و هماهنگی از نظر سازمان اداری بودند. ۱۳ پادشاه هخامنشی از زمان قدیم تا جدید در طی ۲۲۰ سال بر ایران، حکومت کردند که بنیان گذار این سلسله شاهنشاهی، کوروش بزرگ نام داشت.

 

کوروش دوم یا کوروش بزرگ اولین پادشاه هخامنشی

کورش، سلسله هخامنشیان را تاسیس کرد و توانست در نواحی گسترده آسیا به مدت ۳۰ سال، فرمانروایی نماید. یکی از خصلت های او بخشندگی و سخاوتمندی اش بود. از وی به عنوان بنیان گذار نخستین امپراتوری بزرگ جهان یاد میشد. او توانست برده های زیادی را آزاد کند. کوروش بزرگ با احترام به تمام دین ها گام های مهمی را در جهت افزایش تمدن، برداشته است. او نیز توانست سلسله هخامنشی را پس از فتح نواحی همچون هگمتانه، بابل و سارد بوجود آورد. طول دوره ی حکومت وی ۲۹ سال بود.

 

پایتخت هخامنشیان

یک شهر را نمی‌توان به عنوان پایتخت و مرکز حکومت هخامنشیان معرفی کرد زیرا هخامنشیان در طی حکومت خود ۶ پایتخت داشته اند. این شهرها شامل انشان ، هگمتانه ، بابل ، شوش ، پاسارگاد و تخت جمشید می‌باشد. پاسارگاد نخستین پایتخت هخامنشیان بود که کوروش سرسلسله هخامنشیان آن را تاسیس و به شهری آباد و معتبر تبدیل کرد؛ اما پس از مرگ کوروش و مشکلاتی که در امر حکومتی به‌وجود آمد، از اهمیت این شهر کاسته شد؛ تا اینکه داریوش اول به پادشاهی رسید. داریوش اول ابتدا به گسترش پاسارگاد پرداخت و پس از مدتی اقامتگاه اختصاصی خود را به انشان منتقل کرد و در همان جا تخت جمشید را بنا نهاد.

 

کمبوجیه دوم، دومین پادشاه هخامنشی

فرزند بزرگ کوروش به نام کمبوجیه دوم، به عنوان دومین پادشاه دوره هخامنشیان محسوب میشد که بر تخت سلطنت نشست. این پادشاه در زمان سلطنتش مصر را فتح کرد که از مهم ترین رخدادهای دوره فرمانروایی اش به شمار می رفت. وی با تلاش فراوان به مصر، لشکرکشی کرد و پس از درگیری با سپاه مصر، اقدام به محاصره ی سپاه پسامتیخ سوم کرد.

 

اولین پادشاه هخامنشیان,علت سقوط هخامنشیان چه بود,مذهب هخامنشیان

شاهنشاهی هخامنشی اولین امپراتوری تاریخ جهان نام گرفته است

 

کمبوجیه دوم توانست سراسر مصر را در ژوئن سال ۵۲۵ قبل از میلاد، تسخیر کند. پس از این که او مصر را فتح کرد؛ تصمیم فتح لیبی و کارتاژ را گرفت. به این ترتیب کمبوجیه دوم، ۵۰ هزار تن را به آمون فرستاد تا آمون را تصرف کنند ولی سپاهش در بیابان واحه گم شدند. زمان مرگ این پادشاه به سال ۵۲۲ قبل از میلاد بعد از ماه ژئیه برمیگردد.

 

تشکیلات و ارکان هخامنشیان

پادشاهان هخامنشی، عادات و مذاهب ملل را در اداره کردن ممالک وسیعشان محترم شمردند. تشکیلات خصوصی موجب بر هم زنی آن ها نشد و حتی روسای محل را در اکثر نقاط، از میان بومیان انتخاب می کردند و بیگانه بر آنان تسلط نداشت. این اقوام تا زمانیکه مالیاتشان را پرداخت میکردند، هیچ احدی حق نداشت که مزاحم آنان شود. این ممالک وسیع به بیست و چهار تا سی ساتراپی، تقسیم شده بود و هر ساتراپی، یک حکمفرما موسوم به ساتراپ داشت و یک دبیر که به نظاره گری بر کارهای ساتراپ می پرداخت، یک حکمران موسوم به ” ارگ پت ”در قلعه ی هر شهر یافت می شد.

 

فرمانده لشگر ساتراپ و دبیر با انجام وظایف خود به صورت مستقل، در ارتباط با دربار بودند. چاپارهائی که اراضی وسیع را طی می کردند؛ احکام شاهنشاه را به مقامات مربوط می رساندند. در هر سال، عده ای از مامورین موسوم به چشم و گوش شاه به بازرسی مناطق دور دست می پرداختند و به دربار خود، نتیجه تحقیقاتشان را اطلاع می دادند.

 

مذهب هخامنشیان

اهورا مزدا از نظر پادشاهان هخامنشی به عنوان خالق زمین و آسمان محسوب میشد و آن ها میگفتند که یکی از تأییدات اهورا مزدا، اقتدار و سلطنتش می باشد. با توجه به اینکه امکان دیدن اهورا مزدا وجود نداشت؛ او را در مقابل آتش می پرستیدند که آتش، نماد قدرت و شکوه بود. نام مهر و ناهید در اکثر کتیبه های برخی از پادشاهان برای نخستین بار برده شده است. با این که ایرانیان قدیم، عقیده ی خاصی به مهر داشتند و برایشان مقدس بود ولی از اواخر قرن پنجم قبل از میلاد، پادشاهان هخامنشی به این رب النوع، اعتقاد داشتند و پادشاهان این سلسله از زمان اردشیر دوم، مهر را مقدس دانسته اند و در موقع سوگند وی را شاهد گرفته اند یا از او در جنگ، یاری خواسته اند. ملت ایران، آب و آتش و باد و خاک را در آن زمان مقدس می دانستند.

 

به قبیله ای از مادها که صرفا مراسم مذهبی اجرا میکردند و باید حتماً برای اجرای مراسم خواندن سرودهای مذهبی، حاضر میشدند؛ مغان میگویند. مراسم پارسیان، از این نظر با مراسم مغان، تفاوت داشت که پارس ها پس از موم اندوده کردن اجساد خود، آن ها را خاک میکردند ولی دفن اموات از نظر مغان، جایز نبود، آن ها بر این باور بودند که خاک مقدس است و نباید در آن، لاشه دفن کرد.

 

علت سقوط هخامنشیان چه بود,مذهب هخامنشیان,پایتخت هخامنشیان

اوج قدرت سیاسی هخامنشیان در دوره داریوش هخامنشی بود

 

معماری هخامنشی

معماری هخامنشی، دربرگیرنده ی شهرهای بزرگ، معابد، کاخ ها و مقبره هایی مانند آرامگاه کوروش بزرگ می باشد. از ویژگی های اصلی این معماری می توان بوجود عناصری از معماری مادی، آشوری، یونانی و ایلامی در آن اشاره کرد اما در این بناها هویت منحصر به فرد هخامنشی خود را حفظ کرده است.

 

در سراسر خاورمیانه، قفقاز و ترکیه، شبه جزیره عربستان و مصر و ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان، هند و پاکستان، بناهای هخامنشی در تمام گستره فرمانروایی آنها ، هم چنان برجای مانده است. این معماری، علاوه بر ترکیبی از سبک ها، از ترکیب سبک های منحصربه فرد ایرانی بوجود آمده است.

 

هخامنشیان,خط هخامنشیان,معماری هخامنشی

سلسله هخامنشی از سال ۵۵۰ پیش از میلاد تبدیل به شاهنشاهی شد

 

اماکن شاخص هخامنشی، شامل تخت جمشید، نقش رستم، محوطه پاسارگاد، کاخ آپادانای شوش و ارگ بم می باشد.

 

خط و زبان هخامنشیان

کتیبه های سلاطین هخامنشی به سه زبان پارسی باستانی، زبان انزانی یا شوشی و زبان بابلی میباشد در حالی که برخی دیگر، صرفا به پارسی باستانی است که درباریان و خانواده سلطنتی به این زبان حرف میزنند. با استفاده از حروف میخی، کلیه ی این زبان ها را می نوشتند. اساس این حروف برطبق گفته ها از خط بابلی اقتباس شده آنرا ساده و مختصر کرده اند. به جای خط بابلی که دارای صدها علامت و اشکال بوده است، خط میخی فارسی، صرفا دارای۳۶ علامت و چند شکل معین بوده است. کتیبه معروف بیستون از مهمترین کتیبه ایام هخامنشی به شمار میرود که داریوش بزرگ در آن اقدامات خود را به سه زبان، شرح داده است.

 

سقوط هخامنشیان

سلسله هخامنشیان در زمان داریوش سوم با حمله اسکندر مقدونی در هم کوبیده شد. اسکندر که ۲۲ سال داشت؛ رویایش پادشاهی بر امپراطوری ایران بود. اسکندر در سال ۳۳۴ قبل از میلاد، از داردانل با کشتی عبور کرد و اروپا را پشت سر گذاشت. اسکندر در آن زمان ، مصر را تصرف کرد. داریوش سوم که منابع بیکران و قدرت زیادی داشت و ثروت زیادی در خزائنش بود؛ نتوانست از هیچکدام از آنان استفاده کند و به این ترتیب اسکندر، تمام مصر را در اختیار خود گرفت.

 

با وجود درخواست صلح داریوش، اسکندر آنرا نپذیرفت و وارد پرسپولیس شد و به خاطر مستی زیادش برطبق گفته های تاریخ شناسان، پایتخت ایران را در سال ۳۳۰قبل از میلاد به آتش کشید و پس از گذشت مدتی از این کارش پشیمان شد. داریوش، هیچ فرزند پسری نداشت؛ به همین خاطر، اسکندر با فرصت طلبی در چنین شرایطی، خود را پادشاه جدید ایران نامید. سپس با انتخاب دختر پادشاه به عنوان همسرش بر تخت سلطنت ایران نشست و بعدها سلسله ی یونانی به نام سلوکیان را بر ایران تحمیل کرد.

 

کتیبه های تخت جمشید به زبانهای آرامی، ایلامی و فرس باستان، بیانگر اینست که ایرانیان، آگاه به فن ترجمه بوده اند. دایره ای بر روی زمین در کاخ مرکزی تخت جمشید دیده می شود که موقعیت این دایره در زیر سوراخ سقف می باشد. خورشید به صورت عمودی در موقع تحویل سال در نوروز و اولین روز پائیز، از این روزنه به درون می تابید که بیانگر آشنایی ایرانیان با علم نجوم، بوده است.

 

هخامنشیان,علت سقوط هخامنشیان,معماری هخامنشی

هخامنشیان یکی از سلسله‌های باستانی ایران پیش از اسلام و از دودمان پارس‌ها بودند

link source: https://www.sarpoosh.com/culture-thought/history-civilization/achaemenid-32.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آوا رحمانی

زندگی نامه کوروش کبیر

 زندگینامه کوروش کبیر  

کوروش کبیر یکی از بزرگترین پادشاهان هخامنشی است که حدود ۵۵۰ سال قبل از میلاد زندگی میکرده. سخنان کوروش بزرگ سال‌هاست که در بین مردم رواج دارد.

خلاصه ای از زندگینامه کوروش کبیر

پیش ازکمبوجیه دوم

پس ازکمبوجیه یکم

همسر: کاساندان

کاخ: پاسارگاد

دودمان: هخامنشیان

پدر: کمبوجیه یکم

مادر: ماندانا

فرزندان: کمبوجیه

بردیا

آتوسا

آرتیستون

رکسانا

زندگی نامه کوروش کبیر

بنا به گفتهٔ هرودوت، آستیاگ (پدربزرگ کوروش) شبی در خواب دید که از دخترش آنقدر آب خارج شد که کشور ماد و تمام آسیا را غرق کرد. مغها خواب وی را چنین تعبیر کردند که فرزند دخترش روزی بر تمام آسیا چیره خواهد شد. از این روی، وی دخترش ماندانا را به یکی از بزرگان پارس به زناشویی داد. پس از تولد نوه‌اش، وی خواب دیگری دید که تاکی از بدن ماندانا روییده و تمام آسیا را فراگرفته‌است پس او فرزند دخترش را به یکی از بستگانش به نام هارپاگ سپرد و دستور داد که کودک را نابود کند.

 

هارپاگ، کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به نام میترادات (مهرداد) داد و از او خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمهٔ درندگان گردد. چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان به نام سِپاکو از موضوع باخبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار ورزید که از کشتن کودک خودداری کند و بجای او، فرزند خود را که تازه زاییده و مرده بدنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. چوپان نظر همسرش را پذیرفت و جسد مردهٔ فرزندش را به مأموران هارپاگ سپرد و خود سرپرستی کوروش را به گردن گرفت. هارپاگ هم جسد پسر چوپان را با اسمی دیگر در مقبرهٔ شاهی دفن کرد.

سال‌ها بعد هنگامی که کوروش ده ساله شده بود و با کودکان بازی می‌کرد، آن کودکان کوروش کبیر را به عنوان پادشاه برگزیدند. کوروش در میان بازی، دستور داد یکی از کودکان را تنبیه کنند. پدر آن پسر به نام آرتمبارس نزد آستیاگ شکایت کرد و اظهار داشت که یکی از بردگان وی فرزند درباریان را چوب زده‌است. کوروش را نزد آستیاگ فرستادند تا تنبیه شود. شاه با مشاهدهٔ کوروش و شباهت وی با افراد خانواده، چنین سوءظن برد که مبادا او کوروش نوهٔ خودش باشد.

 

شاه چوپان را تهدید کرد که اگر حقیقت را نگوید شکنجه خواهد شد و وی حقیقت را بیان داشت. پس از آن، شاه هارپاگ را احضار کرد و از وی پرسید: «طفل دخترم را که به تو سپرده بودم، چگونه کشتی؟» هارپاگ با دیدن چوپان پاسخ داد که: «پس از آنکه طفل را به خانه بردم، خواستم طوری رفتار کنم که امر تو اجرا شده باشد و قاتل پسر دخترت هم نباشم.» او گفت حالا که طفل زنده مانده، باید خدا را شکر کرد و ضیافتی داد و از هارپاگ خواست به این میهمانی بیاید و فرزندش را هم همراه بیاورد.

 

پس از آن هارپاگ را به بی رحمانه‌ترین شکل تنبیه کرد، بدین ترتیب که او را برای صرف شام دعوت نمود و بدون آنکه وی خبردار شود گوشت بدن فرزند هارپاگ را به عنوان غذا، به خورد پدر داد. مدتی بعد آستیاگ بار دیگر به جادوگران و کاهنان روی آورد و از آنها سؤال کرد که آیا هنوز باید از آن خطر از جانب نواده‌اش بترسد یا خیر؟ آنها پاسخ دادند که رؤیای شاه هم‌اکنون تعبیر شده‌است برای آنکه کوروش هنگامی که با کودکان دیگر بازی می‌کرد به عنوان شاه انتخاب شد؛ بنابراین دیگر نیاز نیست از وی بترسد. پس از آن آستیاگ آرام گرفت و نواده‌اش را به پارس نزد پدر و مادرش فرستاد.

 

شجره نامه کوروش کبیر

 

شجره نامه کوروش

 

 

کوروش کبیر (۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیان‌گذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. کوروش کبیر، به‌خاطر بخشندگی‌، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شده‌است.

 

ایرانیان کوروش کبیر را پدر و یونانیان، که وی سرزمین‌های ایشان را تسخیر کرده بود، کوروش کبیر را سرور و قانونگذار می‌نامیدند. یهودیان کوروش کبیر را به منزله مسح‌شده توسط پروردگار بشمار می‌آوردند، ضمن آنکه بابلیان کوروش بزرگ را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.

 

نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده ای از آسیا حکومت می کرد. کوروش در منشور خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده ای که همیشه پادشاه بوده است» معرفی می کند.

 

همسر کوروش کبیر

کوروش کبیر همسری به نام کاساندان از خاندان هخامنشی برگزید که از او دارای ۴ فرزند بود. دو تن از فرزندان کوروش کبیر پسر و دو تن دیگر دختر بودند. پسران کوروش کمبوجیه دوم و بردیا نام داشتند و یکی از دخترانش آتوسا نام داشت اما در منابع تاریخی نام  دیگر دختر کوروش کبیر ذکر نگردیده است. کامبیز دوم پس از مرگ پدر به جای او به تخت شاهی نشست و برادر دیگر خود بردیا را کشت. او پس از فتح مصر در راه بازگشت به ایران خودکشی کرد.

کوروش کبیر در کنار همسرش

 

گاهشمار دوران پادشاهی کوروش کبیر

سال‌ها پیش از میلاد است.

 

۵۵۸: آغاز پادشاهی کوروش در انشان (فارس) و خوزستان. انتقال پایتخت هخامنشیان به شوش.

۵۵۰: شکست ایشتوویگو شاه ماد از کوروش و پیرو آن فتح هگمتانه. اتحاد ماد و پارس.

۵۴۹ تا ۵۴۸: تسخیر سرزمین‌های پارت، جرجان و احتمالاً ارمنستان توسط کوروش.

۵۴۶: فتح سارد پایتخت لیدی توسط کوروش و شکست کرزوس پادشاه لیدی.

۵۳۹: فتح بابل ثروتمندترین شهر غرب آسیا توسط کوروش. سقوطی که با مقاومت کم سپاه بابل در کرانه ساحلی رود دجله به وقوع پیوست

۵۳۹: کوروش به یهودیان آواره اجازه داد تا به اورشلیم بازگردند و در آنجا آزادانه برای خود کنیسه بسازند.

۵۲۹: کوروش به قبایل سکاها در شمال شرق ایران حمله کرد و در جنگ با ماساگتها کشته شد. کوروش کبیر را در پاسارگاد دفن کردند. پس از او کمبوجیه دوم فرزند کوروش به تاج و تخت رسید.

دوران قدرت کوروش کبیر

کوروش کبیر ابتدا علیه ایشتوویگو، شاه ماد، به جنگ برخاست و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمک‌هایی که از درون سپاه ماد به کوروش شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و به‌سوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و به‌سوی «پارت»، «زرنگ»، «هرات»، «خوارزم»، «باختر»، «سغد»، «گندار»، «ثه‌تَگوش» و «اَرَخواتیش» لشکر کشید. جزئیات این جنگ‌ها در تاریخ ثبت نشده‌است و اطلاع کمی دربارهٔ جزئیات این نبردها وجود دارد.

 

با شکست کشور ماد به‌ وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش کبیر به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش کبیر به این شیوه در ۵۴۶ پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود.

 

کوروش کبیر پس از آنکه ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالیکه بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش بزرگ نیز سلطنت او را بر لیدی قبول نماید.

 

اما قارون (کرزوس) در کمال کم خردی به جای قبول این پیشنهاد کوروش کبیر به فکر گسترش مرزهای کشور خود افتاد و به این خاطر با شتاب سپاهیانش را از رود هالسی (قزل‌ایرماق امروزی در کشور ترکیه) که مرز کشوری وی و ماد بود گذراند و کوروش کبیر هم با دیدن این حرکت خصمانه، از همدان به سوی لیدی حرکت کرد و دژسارد که آن را تسخیر ناپذیر می‌پنداشتند، با صعود تعدادی از سربازان ایرانی از دیواره‌های آن سقوط کرد و قارون (کروزوس)، شاه لیدی به اسارت ایرانیان درآمد و کوروش کبیر مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید.

 

نکته قابل توجه رفتار کوروش کبیر پس ازشکست قارون است. کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردمسارد علی رغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش کبیر را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.

 

پس از لیدی کوروش کبیر نواحی شرقی را یکی پس از دیگری زیر فرمان خود در آورد.

هدف اصلی کوروش کبیر از لشکرکشی به شرق، تأمین امنیت و تحکیم موقعیت بود وگرنه در سمت شرق ایران آن روزگار، حکومتی که بتواند با کوروش کبیر به معارضه بپردازد وجود نداشت. کوروش کبیر با زیر فرمان آوردن نواحی شرق ایران، وسعت سرزمین‌های تحت تابعیت خود را دو برابر کرد. حال دیگر پادشاه بابِل از خیانت خود به کوروش کبیر و عهدی در حق وی که در اوائل پیروزی او بر ماد انجام داده بود واقعاً پشیمان شده بود.

 

منبع :sarpoosh.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آوا رحمانی